عزیزدلم منم تاخودم تجربه نکرده بودم درکی از سقط نداشتم فقط همدردی میکردم ولی الان با تک تک سلولای بدنم درک میکنم چی میکشی
ولی اگه خدا بخواد برا شماهم معجزه اتفاق میوفته
من اینو بچند نفر دیگه هم گفتم تو همین تاپیک آدمایی بودن دکتر جوابشون کرده و پیشنهاد جنین اهدایی داده بود ولی طبیعی باردار شد
امید داشته باش ب خودت بیا نذار این غم بهت غلبه کنه بعدا وقتی بخودت بیای میبینی دیر شده افسرده و پیر شدی
اینقدرم بهش فکر نکن تا خوابشم نبینی سعی کن ی مدت کوتاه تا سرحال میشی بیخیال این چیزا بشی و بفکرشون نباشی
منم ۸ساله منتظر این روزا بودم ،همسرم واریکوسل داشت عمل کرد ۱سالو ۷ماه بعد عمل باردار شدم،۵ماه بعد عملشم ۲بار انتقال دادم منفی شد
بیخیال انتقالو این دردسرا شده بودم داشتم باهاش کنار میومدم گفتم قرار نیس همه بچه دار بشن بدون بچه هم میشه شاد و خوشحال شد
در شرف راه انداختن کار بودم ولی باردارشدم و دوباره روز از نو و روزی از نو