😂😂😂😂😂
نه شوهر من بیچاره اینطورام نبود توی بارداری اولم کلی ظرف و سرویس بهداشتی و حموم شست😀😀😁
و یکی از دلایلی که من یک روز هم تو سیکل درمان استراحت نکردم و مدام درحال دویدن بودیم و تلاش ، همسرم بود که همش میگفت وقت و تلف نکنیم و ناامید نشیم...
ازبس یه روز در میون رفتیم تهران و همون روز برگشتیم خونه تو همون دوران دیسکش بدتر شد کلا پاره شد جوری که نمیتونست راه بره همه دکترا بهش گفتن باید عمل کنی ولی نمیره میگه من عمل کنم تو چجوری میخوای از پس من و بچه کوچیکمون بربیای؟؟؟هنوزم داره بعد دوسال درد میکشه و تحمل میکنه...
باز من تو راه میخوابیدم و استراحت میکردم اون کلی بیخوابی کشید تو رفت و برگشتا
میخوام بگم برا هرکدوم از ماها این رفت و آمدها برای درمان سختی ها و سوغاتیایی به همراه داشته برا من یه جور برای همسرم یه جور دیگه...ولی بازم خداروشکر نتیجه تلاشمون و دیدیم ، ارزششو داشت...