2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7044988 بازدید | 684424 پست
سلام عزیزم من دیروز پانکچر داشتم یکی از پرستارها گفت احتمالا آندرومتریوز داری. ولی بعد گفت شایدم ندا ...

سلام عزیزم، به سلامتی 

گلم منم آندومتریوز گرید 3 داشتم، از وجودش کاملا مطلع بودم و بدون هیچ جراحی  خاصی برام پانکچر و انتقال انجام شد

فقط موقع پانکچر سرم مترونیدازول زدن و قبلش شستشوی واژینال داشتم و این جور کارها همین 

آندومتریوز اغلب نیازی نیست دستکاری بشه، مگر اینکه لازم باشه و موارد خاص 

جالبه بدونی تو حاملگی کاملا خوب شد

سلام دوستای گلم  امیدوارم حال همگی خوب باشه😘 انشاالله من شنبه زایمان میکنم از همتون میخوام وا ...

پیشاپیش تبریک میگم عزیزم، ان شاالله که به سلامتی زایمان کنی و دخمل نازت را بغل بگیری🙏😍

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام عزیزم،  من زایمان کردم،  متاسفانه بعد زایمان دچار اینرسی و مسمومیت شدید بارداری شدم و ...

عزیزم قدم نورسیدت مبارک، ان شاالله که پر خیر و برکت باشه براتون، خدارو شکر که الان بهتری و به خیر گذشته، چرا یهو اینجوری شدی؟ مسمومیت معمولا تو دوران بارداری هستش

عزیزم واقعا دلم کباب شد برات😢😢😢 چی کشیدی  دقیقا من همش میگفتم آسپرين تا نهایت هفته 28، نمید ...


بله عزیزم شما همیشه میگفتید اتفاقا خیلی بعدش یاد حرف شما افتادم، من انوکسا هم داشتم که دو روز قبل زایمان قطع کردم،،،  باورت میشه وقتی خانوادم از دکترم شاکی شدش در جواب میگفت اولین مریض منه که اینطوری شده اون وقت تپ مطبش پر از زنان بارداره، خانوادم بهش گفتن علمتو ببر بالا تا بقیه مریضاتو به کشتن ندی، من شدیدا هر روز افت پلاکت و هموگلوبین داشتم و آنزیمهای کبدیم بالا رفته بود نزدیک بود به کبد و کلیه هام و قلبم آسیب شدید برسه هرچند الان هم مطمئن نیستم آینده چی میشه و حتی نگران بخیه های داخلی هم هستم چون بارها دکترها و پرستارها شکم منو همه جوره در حالت هوشیاری کامل فشار دادن تا خون ها تخلیه بشه و وقتی دیدن که از زجر و درد امکان تشنج و کما هست مورفین تزریق کردن که رو من اثر چندانی نداشت و بعدش بردن سونوگرافی و اونجا گفتن بقایای لختی نمونده ولی من همش از بخیه های داخلیم میترسم زینبی 😔  صددرصد که افسردگی گرفتم منی که الان توانایی تنهایی رفتن به سرویس بهداشتی هم ندارم و یاد خاطرات زایمان و بعدش میفتم گریم میگیره،،  نمیخواستم بیام اینجا کسیو ناراحت کنم ولی باید میگفتم چی شده تا دوستان هم حواسشونو جمع کنن متاسفانه دکترای خیلی بی مسیولیتی داریم

عزیزم قدم نورسیدت مبارک، ان شاالله که پر خیر و برکت باشه براتون، خدارو شکر که الان بهتری و به خیر گذ ...


ممنونم عزیزم،  شاید تو بارداری هم داشتم و دکتر نفهمیده ولی بعدشم ممکنه اتفاق بیفته که همون سندروم هلپ بهش میگن و کشنده هست،  دیگه شانس یا تقدیر من بودش

عزیزم جایی دیدم نوشته بودی دکتر بهت هیدروکسی داده قرصه؟ اخه بمن نداده اینو معمولا برای چی میدن و چی ...



من مشکل ایمنی دارم عزیزم بخاطر اون داده نگران نباش اگه لازم بود بهت میداد

راستی عزیزم بعد از انتقال دوباره دکتر تو دفترچه ت دارو نوشت یا نه ؟ 

ویتامین ها رو چی باید برای بعد از انتقال ادامه بدیم ؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز