خواستگار میگه

بدرد نمیخوره

با یک خداحافظی خودمو خوشحال میکنم. 🥰

حق داره

نظر خودمم همینه

موتور زندگی با یک نفر نمی‌چرخه اونم توی این دوره زمونه

جملهٔ آخرش یکم مشکل داره ولی در کل حرفش درسته

در عوض تون هم باید توی کار خونه کمک کنه اگه حرف بر مشترک بودن همه چیزه

کاری ب هیچی ندارم ولی ینی چی خونه ی پدر مثل خونه ی شوهر نیست؟ اون پدر هم شوهر یه نفر این چه شر و وری بود این گفت؟!

من خودم شاغلم ولی اینو ردش میکردم

اگر شاغل هستید و کار کردن رو دوست دارید خب چه ایرادی داره

این همه زن دارن کمک میکنن

شمام بگید منم دوس دارم شوهرم توی کارای خونه کمک واقعی کنه و یسری چیزا رو توی خونه مسئولیتش گردن بگیره

اگر قبول کرد که خب ادم منصفیه اگر گفت نه و اما اگر اورد که فقط داره به منفعت خودش فکر میکنه

بگو من قرار نیس مث ننه تو باشم خدافظ

نظرش رو قبول دارم.منم همین نظر رو دارم.من و نامزدم قرار شد تموم درآمد خودم و خودش توو یه حساب باشه و همه چیز مشترک...

مهریه هم همه چیز نصف نصف گذاشتیم

ببین واقعیته که واقعا با درامد از یک جا زندگی نمیچرخه اما اینکه کاملا مستقیم اونم توسط خاستگار گفته بشه اصلا مورد پسند من نیست و قبولش نمیکردم 

ممکنه بعد ها شرایطی پیش بیاد که شما نتونی کار کنی بعد ایشون اصلا درک نکنه

خب خونه پدر مثل شوهر نیست دیگه

چیش عجیبه برا شما که با این حرف ردش میکردید

هیچ چیز زندگی توی خونه شوهر شبیه خونه پدر نیست طبیعتا 

نه مسئولیت ها شبیهه نه هزینه ها و نه مسیر زندگی و توقعات

دو حالت داره 

حالت اول اینکه خاستگارت مثل من تو یه خانواده ای بزرگ شده که پدر و مادر با هم کار میکردن و باهم خرج میکردن ، درواقع همراه بودن همیشه برا پیشرفت زندگیشون ، حالا هم از شما انتظار داره همینطور با ایشون همراه باشین و پا به پای هم جلو برین که به نظرم عالیه ؛

اما حالت دوم ممکنه که مدیریت خوبی نداشته باشه و عاقلانه رفتار نکنه و پول شما و خودشو با هم به باد بده ، یا اینکه به نفع خودش خرج کنه

بله هیچ اشکالی نداره اگر زن پا به پای مرد کار کنه 

ولی آیا مرد حاضره کارهای خونه رو با زن تقسیم کنه ؟

حاضره توی شب بیداری ها و نگهداری از بچه سهیم باشه ؟

حاضره یکروز خودش شتم و نهار بپزه یکزور زنش؟

به هرحال زندگی زن و شوهری خونه مادر نیست که مادر بپزه و یه جماعت بریزن ته حلقشون 

معتقدم برابری در صورتیکه کار های داخل منزل هم مشترک انجام شه 

عزیزم فردا روزی رفتی خونش لقمه هاتو میشماره