خواهرشوهرم راهش دوره هر وقت برمیگرده ی عالم شیرینی سوغات میاره
بره هرجا براشون میبره
اما برای خونه داداشش نیاورد
باهاشون تو ی ساختمونیم
برای ما نمیاره برای فامیلا میاره
حتی برای مادررشوهرم اینستا گذاشته همه رو فالو کردن بجز من نمیدونم کلادمشکل خواهرشوهرم چیه با من
هروقت میرم اونجا باهام یک کلمه صحبت نمیکنه مگه خودم صحبت کنم
ولش کن بابا
از خدات باشه
به رو خودت نیار مثل خودش باش
بیکاری گرفتی زیر دم این گاو
شاید با داداشش از قدیم مشکل داشته من شوهرم مخالف ازدواج خواهرشوهرم بوده برای همین خواهرش باهاش خوب نیست منم که بعدش اومدم هیچ کاره با منم خوب نبود اصلا حرف نمیزد تا اینکه گند شوهرش دراومد دیگه خودش سرش به سنگ خورد خوب شد
دلیلش یا حسادته یا حسادت
ب یه ورت
یه وقتایی ناخواسته و سر سوتفاهم از دستمون ناراحت میشن و اینجوری میشه
الان اگه برادر من بود محل سگ نمی‌داد بهمون و اصلا دور و برمون نمیومد مگه اینکه بیوفتیم به دست و پای زنش و احترامش کنیم
