طرف مقابل من چهار سال پیش اول من تو زندگیش بودم
اومد خاستگاریمو به دلایلی نشد
بعده من یکسال دیگه اش رفت با یه دختره دیگه و بااونم رابطه اش جدی شد خاستگاریشم رفت ولی اونم نشد.. رابطه اش تموم شد
تو این چهارسال کم وبیش بامن درارتباط بود همیشه حالمو میپرسید
یکی دوماهیه با من در ارتباطه...
دو سه روزه فهمیده که اون دختره ازدواج کرده واومد از حال بدش بخاطره اون واسه من تعریف کرد میگفت شوکه شدم میگفت چون منو قبول نکرد ولی تو چند ماه به یکی دیگ ازدواج کرد بخاطره خودم ناراحتم و اینحرفا
من حقیقتا خیلی ناراحت شدم ک از اون برای من تعریف میکنه من رفیقش ک نیستم من بهش حس دارم احساس دارم
بهم میگه بیا من ازدواج کن دوماهه داره بهم میگه بنظرتون میشه بهش اعتماد کرد؟
کیو دوسداره منو یا اونو؟
اصن شما بودید چه واکنشی داشتید