باهم بودیم
همه جوره خوب بود من تا حالا آدمی تو زندگیم نداشتم انقد هوامو داشته باشه انقد خوب باشه انقد مرد باشه
اما یهویی عوض شد حس میکردم منو گذاشته تو ابنمک دو روز یبار زنگ میزدمیگفت حالم خوب نیست
با خانوادم بحث داریم
تو خیابون دیدمش تکیه به ماشینش با کوشی میگفت و میخندید
خیلی دلم شکست رفتم وقتی زنگم زد بهش گفتم دیگه بهم زنگ نزن
دو روز بعد پیام سال نو داد سین کردم جواب ندادم
بعدشم تو خیابون منو دید نوشت وای چقدرتو خشکلی اینم نخونده حذف کردم
از دلتنگی دارم میمیرم نفسم بالا نمیاد 😭😭😭