همه مادراشون غصه پیشرفت بچشونو داره
من مادرم از هیچ فتنه ای دریغ نمیکنه برا عذاب دادن من
روانیه
ولی وانمود میکنه جان فشان منه
اون از دخالتاش اوایل زندگیم که از سادگی من سواستفاده کرد به من یاد میداد با خانواده شوهرم بد باشم
البته خانواده شوهرمم آدمای نرمالی نیستن
الانم هرجا میشینه بدگویی منو میکنه
منو بدبخت جلوه میده
دیگرانو علیه من تحریک میکنه
از طرف من حرف میبره
بعدم اصلا گردن نمیگیره
حتی برادرامم یک کمی بخوان به من بکنن نمیزاره
من نمیدونم با این آدم چیکار کنم
چطوری خدا میگه به پدر ومادر خود احترام بزارین
این دشمن منه