اره شده...
با چشم خودم دیدمش اون لحظه خیلییییی هول شده بود و.... نمیتونست چیزی بگه...
منم فقط سرمو تکون دادم و گفتم بیا بیرون پیش بقیه یعنی منظورم از تو اتاق بود که بیاد تو پذیرایی.
هیچ وقتم نه اون نه من به رومون نیاوردیم...
فقط منو میبینه کمتر حرف میزنه..