2777
2789
عنوان

برای جدا شدن و طلاق دو دل هستم کمک کنید

| مشاهده متن کامل بحث + 76047 بازدید | 1126 پست
نمیدونم عزیزم غلط کردم غلط

اگر بچه نداری چرا دودلی؟ فورا اقدام مهریه و طلاق کن حتی اگر طلاق هم نداد برگرد خونه مادرت یا تنها خونه بگیر زندگی کن شهر مادرت. به چه علت اینهمه تحقیر و رنج رو تحمل میکنی؟

عزیزم بعضی اقایون از اینکه مطمعن هستن همسرشون همیشه باهاشه هرجور رفتاری میکنن ، تو یه روز که دعوات کرد برو خونه مادرت و قهر کن و بگو من نمیتونم ادامه بدم و جدا میشم ازت اینجوری میترسه و خیلی توی رفتارش تجدید میکنه اجازه نده کتک بزنه تورو اگه هم زد وقتی کیفش کوکه بگو آخ دت نزن به فلان جام تا مغز استخونم درد میکنه یا شبا با ناله و آخو اوخ بخواب که بدونه درد داری و اگه اعتراض کرد بگو توی خواب بودم نفهمیدم ناله میکنم بهش عذاب وجدان بده 

ما داستان را از زبان شیطان نشنیده ایم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ن عزیز پیام نبردم دادگاه منظورم شما نگرفتن چندمدت تعقیبش بودم گوشی چک میکردم متوجه شدم داره خیانت می ...

اهاا ینی دادگاه اصلا ب پیام رو مدرک نمیدونه حتی اگ س ک س چت باشه یا مثلا باهم قرار مدار گذاشته باشن تو پیام ؟

بچها هرکی امضامو دید تا اخر بخونههههههههه لطفا واسم دعا کنین دردسر برام درست نشه اونی ک میخاد دردسر درس کنه برام منصرف بشه یدونه برام صلوات بفرستین خدا هرچی میخایین بهتون بده اگ دعا کردین لایک کنین بفهمم حداقل 😢😢دعام کنین گناه دارم بخدا😔اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم

بیشتر ببینید
ن عزیز پیام نبردم دادگاه منظورم شما نگرفتن چندمدت تعقیبش بودم گوشی چک میکردم متوجه شدم داره خیانت می ...

وقتی گرفتمش باخانم توکلانتری باهم صحبت کردیم که من رضایت بدم آزاد بشه توافقی طلاقم بده همین کارم کردم بدون چیزی بگیرم بخشیدم تمام هزینه طلاق خودم دادم 

عذاب وجدان دارم برای جدایی

عزمزم عذاب وجدان نداشته باش منم تو یه مقطی از زمان بعد  ۱۷ سال از جدایی با همسر اولم جون تنها بودم واز آیندم خیلی میترسیدم با یکی از اقوام ازدواجکردم وخیلی زود یه فاصله یک ماه وارد زندگی دوم شدم اما هر جی گفته بود همه دروغ از  اب در اومد وولی هم من تحقیر میکرد با وجود اینکه ۱۸ سال ازم بزرگتر یودورابطه زناشویی  نمیتونست انجام بده من باز خودم راضی کردم به خاطر آبروم دم نزنم ولی بعد چند سال خیلی وقیح تر وپروتر شده بود فهمیدم از این هم ابی گرم نمبشه اینم بگم اهل بیرون رفتن اینا نبود اما به این نتیجه رسیدم خودم رو پای خودم وایسم شرف داره به این آقا بعد دو سال ونیم جدا شدم

برو خونه مادرت دیوونه ای بع خدا الان که مادرت هست فرصت رو غنیمت بشمار یگو یاید بریم شهر من زندگی کنیم و اینا یه مدت بهش فرصت بده وای تو پول داری حقوق داری مادر داری اونوقت داری این احمق رو تحمل می کنی تازه بچه هم نداری دیگه . نکنه مازوخیسم داری دوست داری یکی آزارت بده وای رها شو ازین اسارت 

تا سنت بالا نرفته و هزار تا مریضی نگرفتی جدا بشو. اگه شاغل نبودی و محتاج نونش بودی باز این سکوتت قابل توجیه بود ولی چرا الان موندی؟ که ده سال دیگه با یه بچه و اعصاب و روان مریض جدا بشی؟ از حرف میردم میترسی؟ بهشون بگو چون ازدواج دومم بود، طرف و خانوادش دید خوبی بهم نداشتن. اصن تهش چیه؟ خاله و عمه ات میخوان بگو که تو آدم عذر میخوام مضخرف و بداخلاقی هستی؟ بذار بگن. عوضش برو پیش مادرت، از حقوقت در جهت آرامش و تفریح خودت استفاده کن. 

درخواست دوستی قبول نمیکنم🌸
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز