خوب لااقل اون برای خودش به یه چیزی مقید این به هیچی مقید نبود من نماز خون بودم مقید بودم به سرم قسم می‌خوردند با هیچ پسری یه کلمه حرف نمی‌زنم دانشگاه دولتی درس می‌خواندم
این می‌گفت همه دخترهایی که دانشگاه میرندخرابن
یه بار سر یه مانتو بالا زانو تو کوچه عروده میزد ج؛ن..
کسی نمی دونست فکر میکرد من زیر دست و پای کسی در آورده
الهی بمیرم
ناراحت نشی ولی امیدوارم هرچی زودتر اینجور خانواده ها درست بشن یا اگ قرار نیست درست بشن انقد روحیات بچه هاشونو خراب نکنن 😣😔😔
یه مانتو لی خریده بودم پوشیده و قشنگ ولی خیلی بهم می آمد وای نمی دانی سر اون باهام چیکار کرد
الان یادم مامانم هم ازم دفاع نکرد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز