اول-- خواب دیدم مامانم داره بهم میگه دختر همسایه رو طلسم براش نوشتن بعد همینکه میخواد تعریف کنه موقع نوشتن چش شد هی صداش تغییرر میکرد و میگرفت و تو خوابم اخرشم نفهمیدم دختر همسایه چیشد(نه من نه مامانم اعتقادی به این چیزا نداریم و مامانم میشنوه بیشتر تاسف میخوره و گاهی مسخره میکنه)
دو-- خواب دیدم نوزاد تازه متولد شده داییم رو میبینم ولی شکل یه حشره بود یعنی سرش ادم بود ولی مثل مگس بال داشت و پاهاش مثل این مگس بزرگا هست سبزن مثل اونا بود و هی دنبال من بود
سه-- خواب دیدم یه خوراکی دارم تو یخچال یه جای عمومی در میارن میندازنش منم کلیییی دعوا که شاخ میشین فکر میکنید کی هستید دست وسایل ملت میزنید
چهار--داداشم میره مدرسه و یه دبیر خیلی بد گیرش میافته طوری که انگار نمیتونستیم درش بیاریم و مجبور بود تا هفتم بمونه اونجا و ترس این تو خوابم شدید بود اما درست یادم نمیاد تو این یکی چیشد