من رفته بودم نمیخواستم بر گردم حتی وکیل گرفتم ولی یک ماه تمام خونه بابام بودم با بچه سه سالم برای پول رفته بودم از ساعت ۸ تا ۴ بعد از ظهر یه جا کارگری برا ماهی ۱۰ تومن وقتی برمیگشتم خونه دیگه میخواستم استراحت کنم ولی بچم نمیزاشت و بهونه گیر شده بود از اونطرف شوهرم حقوقش ماهی ۵۰ تا ۶۰ تومن بود بن مواد غذایی همه چی داشت یعنی رفاه داشتم تو خونش
فقط بدلیل شرایط مالی و پسرم که تو سری خور نباشه برگشتم خیلی دلم میسوخت وقتی میدیدم یه بچه ای با پدر و مادرش اومده بیرون 😞
والا تو شرایطتت نیستیم خدا کمکت کنه شوهرت عقل دار شه
از اینکه جامعه خانما رو انقدر ضعیف و وابسته بار اروده متنفرم
بنظرمن کارخوبی کردی تامیتونی جمع کن بدون فکروپشتوانه جدانشو
چرا کتکت زد سر چی بود ذعواتون
منم بخاطر پسرم برگشتم💔
الان ک برگشتی شرایط خوبه؟ دنبالت اومد؟
کار خوبی کردی
مثل من که همه ی بدبختی ها رو به خاطر بچه دارم تحمل میکنم وکردم
راستش این بچه توخونه ای ک مادرش کتک ام میخوره یاد میگیره هرچی باب میلش نبود باید بزنه تو سرش
هیچ احترامی برای مادرش قائل نباشه چون کسی ک توسرش میخوره...
رفتن شما هم بهش یاد میداد نباید ظالم باشه و نبایدم بزاره کسی بهش ظلم کنه ...
به قول ی وکیلی هیچ وقت بچه ها رو برای برگشت بهونه نکنید چون بچه ها تو زندگی های سمی هیچ نفعی ک نمیبنن بلکه اسیبم میبینن
خیلی کارخوبی کردی برگشتی.درست ترین کار راکردی.اگربرنمیگشتی باید جونت رامیزاشتی پای کاروبچه.سعی کن با سیاستدومحبت شوهروزندگیت را توی دستت نگه داری.کمی حوصله دارباش وصبور وباگذشت باورکن به نفعت است.انشاله بهترین ها برایت پیش بیاید
