2777
2789
عنوان

یاد اون زمان میفتم از خجالت آب میشم

| مشاهده متن کامل بحث + 386 بازدید | 33 پست

کاش این جو من همونجا ختم می‌شد 

با مامانم و دوستش و دختر دوستشرغتا بودیم پارک ارم منم از سرتا پا تیپ قرمز زده بودم 

اصلا از چند فرسخی تابلو بودم 

ببین من واقعا آدم ترسویی بودم دل و جرئت سوار شدن وسیله ها رو نداشتم ولی امان از جو 

راهنمایی بودم به دختر دوست مامانم گفتم ترن و سورتمه سوار شدی این گفت نه بابا بیا بریم ماشین اونا خوب نیستن منم فاز شجاعت برداشته بودم بهش گفتم نه بابا بیا بریم خوش میگذره ببین رفتم بلیط ترن گرفتم با دوستم نشستم گفتم خیالت راحت نترس اگه ترسیدی منو بغل کن و چشاتو ببند 

حالا خودم ر ………..ه بودم به خودم 

ترن حرکت کرد یه شیب خیلی بدی رفت بالا اونجا که میخواست سر پایینی بره گفنم داد میزدم غلط کردم تو رو خدا بگو نگه داره 

دوستم میگفت حالا برین به خودت تا یاد بگیری حرفمو گوش کنی  

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

منم یبار با مامانم داشتیم میرفتیم ناصر خسرو 

هر چی وایسادیم تاکسی نمیموند خالی میرفتن آخر سر یه ماشین وایساد خوشحال شدم رفتم جلو گفتم آقا میخوایم بریم ناصر کووووو……رو آقاهه بیچاره گفت ببخشید من مسافر کش نیستم 😂😂😂😂رفت مامانم یکی با پشت دست زد تو دهنم😂😂😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792