مامان بابام پرسیدم انگار بنظر خوب میاد چون همو میشناسن یادمه تو مجلس مادرش من نمی‌شناختم به من نگاه می‌کرد نمیدونم به چه منظوری بگیرم باباشم از بابام میپرسیده دخترت مثل بچگیاش هنوز شیطونه نمیدونم اینا رو به چه منظوری بگیرم شایدم دارم بزرگش میکنم نمیدونم بخدا
بین عزیزم
حس آت رو واقعاااا درک میکنم
من خودم الان دقیقا توی موقعیت شما قرار گرفتم
متاسفانه ما خیلی زود به کسی حس ای رو پیدا میکنیم
این قضیه ای که گفتم برات برای خیلی وقت پیش بود
الان
یکی بود که خیلی قبلا تعریف اش رو می‌شنیدم
خیلی از همه لحاظ
از قیافه قد صبور بودن اخلاقی از لحاظ مالی و غیره ...
اون من رو دیده
منم یه بار دیدمش ولی واقعا بهش حس پیدا کردم
هیچ رابطه ای با هم نداریم
خیلی با هم فاصله داریم
شاید عید بتونم ببینمش
شاید هم نه
دارم کم کم سعی میکنم اون حسی رو که بهش دارم رو فراموش کنم
اینجوری داری خودتو زجرکش میکنی دختر چرا باید با خودمون اینکارو میکنیم اخه طرف مطمئنی هیچ حسی بهت نداره؟ فراموش نمیشه اینو جدی میگم من فراموش نمیکنم ممکنه اگه با یکی دیگه ازدواج کردم بزنم زندگیمو خراب کنم من واقعا نمیتونم نمیدونم حکمت خدا چیه
چون
من ازش به چیزای شنیدم همون طوری که بهت گفتم
ولی میترسم اون آدمی نباشه که من شنیدم درباره اش
تو ام قشنگ مطمین شو بعدش بهش حس ای رو پیدا کن
نمیدونی من چقدر ضربه خوردم سر اون کسی که قبل اش فکر میکردم که دوستش داشتم
فکر میکردم خیلی آدم خوبی باشه
ولی لاشی به تمام معنا بود
تو ام اگه دوست اش داری هر وقت میبینی اش به رفتارش توجه کن اگه کسی چیزی گفت دربارش حواست باشه
کلا مراقب باش
انشالله که اگه پسر خوبی بود بهم برسید🫶
من سمتش نرفتم ازش دور شدم اشتباه کردم
اگه اولین باره به نظرم یه کاری کن حداقل بعد ۵ سال یه گوشه ذهنت باهاش زندگی‌نمیکنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز