2777
2789
عنوان

بیاید سوتی هاتونو بگید بخندیم😍🤣

| مشاهده متن کامل بحث + 217605 بازدید | 1560 پست
همین الان سوتی دادی😂

توهم سوتی دادی، کی مث تو اینقد منحرفه اخه🤡

_ یونگی اوپا، سال داره تموم میشه، اگه یه آرزو باشه که از ته دل بخوای برآورده بشه، اون چیه؟                                              Suga: خوشحال باشم، همین:)                                                     ناشناس ِ ، ....... ِ .. :)                                       https://daigo.ir/secret/1727265412

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

والا منم الان سرچ کردم تو نت خیلی ببخشید اما میشه همون مقعد

کو.... ن 🫣

میشه 

البته ببخشید ها 

 .. ص۪۪۫۫ا۪۪۫۫حِ۪۫ب۪۫ ضَ۪۫ـ۫ـ۪ࢪَ۪۫۫با۪۫ن۪۫۫ قَ۪۪۫۫لبَ۪۫م۪۫۫ۍ۪۪۫ د۪ل۪۪۫۫بــ۪۫۫ـ۪۪۪۫۫ــꔚ۪۪۪۫ـ۪۫ـ۪۪ــ۪۫ࢪ۪۫..❥︎ ️

مراسم ختم عموم بود بعده کلی گریه و زاری توو مراسم.. یهو دختر عمم یه حرکتی زد ک هر دو گریمون ب خنده نبدیل شد برای اینکه کسی متوجه خنده ما نشه جفتمونم رفتیم زیر چادر دختر عمم همینجوری با صدای خفه و با لرزش شدید بدن میخندیدیم و یجوری صدای ناجور گریه ازمون در میومد.. ملت ریختن سرمون فک کردن از شدت ناراحتی ب این وضع افتادیم هر کی یجوری مارو از زیر چادر میخاست در بیاره بهمون آب قند و... بدن یکی میگف اورژانس صدا بزنید احتمالا از حال برن و باید آرام بخش بزنن.. هیچ کس از اون جم نمیدونست ک ما از شدت خنده داریم خفه میشیم.. هر کی دست انداخت مارو از هم جدا کنه ب هر زوری بود از بغل همدیگه و از زیر چادر تکون نخوردیم تا آبرومون نره.. رسما داشتیم منفجر میشدیم از خنده و از شدت ناعلاجی برای رسوایی.. یک ساعت مراسم علاف ما شد و نوحه خوانی و... رو قط کردن و.... ولی شکرخدا نذاشتیم کسی متوجه بشه ک این حالت غش ما برای خندیون بود نه گریه کردن.. خدا سر هیچ مسلمونی نیاره خیلی سخته همچین جایی خنده آدم کنترل نشه...

رفته بودیم بیرون با عموهامو عروساشون می‌خواستیم اش بپزیم منم نشسته بودم هرچی دنبال عدس گشتن پیداش نکردن عروس عموم گفت کسی اشتباهی نشسته روش منم با غرور خاصی گفتم یه پلاستیک عدسه مگه میشه کسی بشینه و متوجه نشه اونم چیزی نگفت بلند شدم دیدم زیر منه😂😂😂😂😂😂

بعدش گفت وای چه سوتی دادی 

اصلا بهم خوش نگذشت ضایع شدم از اونطرفم عمم پیش اون همه آدم  به دخترش می‌گفت آش بخور دیگه ببین فلانی منو چقد میخوره 🥺 حالا دخترش داشت منفجر میشد اه 

چند وقت پیش رفته بودیممم یه شهر هواش سرد بود

بعد کلاغاش سفید بودن هعی میگفتم مامان اینا چرا غار غار هاش سفیدن چرا مشکی نیستن؟ 

مامانمو شوهرم میگفتن چی؟🥲🤣میگفتم غار غار 🤦🏻‍♀️🥴کلی بهم خندیدن اخرش گریم گرفت 🤣 میخواستم بگم(کلاغ)

.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792