2777
2789

من عقدم شوهرم مادر نداره پنج روز سرکاره پنج روز مرخصی 


همیشه مرخصیه میگم بیا خونه ما غذا بخور کسی نیست غذا بپزه این یه عادت بدی پیدا کرده بمن زنگ میزنع فلان غذارو درست کن بیام ببرم بخورم بعد داداشش و باباشم هست منم مامانم راضی نیست حقیقتا میگه ما خودمون ۵ نفریم سه نفر دیگه هم غذا بپزم؟ خب خیلی زور داره ..


امشب ساعت ۸ اومد پیشم ی سر بزنه گفت رفتم ساندویچ خوردم ساعت ۳ هم اومد خونه ما کباب خورد 


بعد دوباره ساعت ۸ و نیم زنگ زده برام گوشت قرمز چرخ شده سرخ کن بیام ببرم منم یکم غر زدم گفتم بهش عصر بهت پیام دادم شام بیای اینجا بعدم گفتی ساندویچ خوردم این بهونه ها چیه خلاصه براش درست کردم اومدم دم خونمون منو داداشم بودیم 


غدارو بهش دادم گفتم ببین من خسته شدم دیگه انقد تحت فشار بودم مامانم اومده رو گاز گوشت دیده گفته باز گوشت قرمز؟؟؟؟؟؟ آخه ظهر هم کوبیده درست کرده بود حق داره تو این گرونی بعد منه خر از دهنم در اومد به شوهرم گفتم مگه بابای خودت ماهی ی کیلو گوشت هم می‌خره

دیدم شوهرم یهو از در رفت بیرون لباسشو گرفتم وایساده دیگه همش می‌گفت ولم کن کفر میکرد می‌گفت به روح مادرم لب به این غذا نمی‌زنم 


بعد با داداشش هم اومده بود داداشش تو ماشین بود مارو نمیدید سرکوچه بود 


گفتم زشته جلو داداشت من اشتباه کردم اینو گفتم غلط کردم خوبه ابرومو نبر این غذا رو ببر تو نخور ازش 


بزور گرفتش وقتی می‌رفت انداختش تو جدول

بعد ازدواج ما هم مادرش فوت کرد 

پس لطفاً نگید قبل تو چیکار می‌کرده همون کارو بکنه

شوهرم میگه زیاد نمیام خونتون که سبک نشم بعد هرشب میاد ظرف غذا می‌بره انگار خونه ما ورودی داره که با اومدن سبک میشه ولی با غذا بردن نه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بگو خودت وسیله بخر تا برات آماده کنم

واقعا تو این وضعیتت سخته بخای غذا آماده کرد

باید زندگی کرد   گاه با یک گل سرخ  گاه با یک دل تنگ  گاه با سوسوی امیدی کمرنگ  
چقدر دلم برای شوهرت سوخت

بخدا منم درکش میکنم بخدا خسته شدم دیگه انقد موندم بین اینا دوست ندارم پشتش بگن گرسنه س چیکار کنم پس من 

خب انقد خودم مامانم بهش زنگ می‌زنیم میگیم بیا بشین سر این سفره کوفتی دو لقمه غذا باهم میخوریم نمیاد 

ینی من چیکار کنم دیگه 

عقل خودش باید می رسید به این موضوع که مفت خوری هم حدی داره !

شما هم نباید مستقیم می گفتی باید می گفتی مواد غذایی بخر بیار تا درست کنم 

در جستجوی آنچه که برایم مقدر نکرده ای خسته ام مکن ✨

کاش اینجوری نمیگفتی ی جوری با سیاست میگفتی کسی این وسط نسوزه.....ولی خدایی حق با مادرته حالا برا شوهرت ی چیزی هر روز هر روز برا داداش و باباش اضافیه 


کاش خودش درک میکرد و قبل اینکه ناراحتی پیش بیاد هر ماه ی مقدار مواد غذایی میورد ک فقط زحمت پختنش بیوفته گردن تو و مادرت  

من میگم حالم خوبه ولی تو باور نکن
بگو خودت وسیله بخر تا برات آماده کنمواقعا تو این وضعیتت سخته بخای غذا آماده کرد

نه نمی‌خوام اینو بگم 

هرکاریش میکنم نمیااااد بشینه باهم دو لقمه غذا بخوریم نمیاد خونمون انتظار داره من روزی سه وعده گوشت براش درست کنم

حق داری عزیزم

"گیرم واسه حرفی که زدی عذر خواهی کردی" با ذاتی که آشکار شده چه میکنی؟! 🌈اصلا اهل بحث کردن نیستم  پس وقتی ریپلای کردی جوابت اینه:  شاید حق با شماست 🌈یه فنجون چای تازه دم ☕و یه برش کیک 🍰 و موزیک تو سبک مورد علاقم و یه خلوت با خودم به دنیااا دنیا نمی‌فروشم 🥰🥰 یاد بگیرید واسه دل خودتون زندگی کنید نه واسه حرف مردم 💃💃💃گور بابای هرچی حرف مفت🌈🌈 لطفا لطفا افرادی که به بلوغ عقلی و فکری نرسیدن ریپلای نکنن . 😌اگه یه روزی یه جایی حرف زشتی زدی جواب ندادم فک نکن بلد نبودم😳 بدون  فقط خواستم  شبیه تو نشم 🤭. قضیه همون ادب از که آموختی گفت از بی ادبان🤗 دوستان معذرت ولی درخواست دوستی قبول نمیکنم. کلا تو دنیای واقعی هم دوستی ندارم چه برسه مجازی 🤗

عزیزم خیلی گناه داشت یه تغییر بزرگ تو زندگیشون پیش اومده سه تا مرد خب گاهی دلشون غذای خونگی میخواد...از اول خودت غذا دادی تصور کرده اوکی هستی با این موضوع از طرفی آدم گاهی دلش میخواد دستپخت عشقشو بخوره ولی این که هر شب هر شب بیاد درست نیس!!!!

کار اونم زیاد درست نیس ولی حرفی که بهش زدی اصلا خوب نبود قطعا خیلی ناراحت میشه و ب این زودیا از دلش ...

کاری ندارم که حرف اشتباهی زدم ولی عین واقعیته که پدرشون دو‌گرم مرغ نمیخره بزاره در یخچال بچه هاش درست کنن بخورن

عزیزم خیلی گناه داشت یه تغییر بزرگ تو زندگیشون پیش اومده سه تا مرد خب گاهی دلشون غذای خونگی میخواد.. ...

دست پخت عشقش؟؟ خب تشریف بیاره اینجا بخوره و بره!! 

بعد چیزی جز گوشت و کباب نمیخوره شده ساعت ها وقتمو صرف قیمه درست کردن کردم اومده لب نزده

یا همین هفته که اومد مرخصی روز اول که اومد گفت چی دارین غذا گفتم ساندویچ مرغ می‌گفت نمیام اگه کباب درست می‌کنی بیام 

خب بعد پدر من بهش برمیخوره که اون بشینه ساندویچ بخوره شوهر من کباب 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز