نشستی تو اتاقت، گریه میکنی، خودتو سرزنش میکنی..دستتو میبری سمت کتابات، با چشم بسته یکیشونو برمیداری، یه صفحه رو اتفاقی باز میکنی،
خوبه توش چی نوشته باشه؟
"گفت: این یعنی چیزایی که به نظر ما اشتباه میان همیشه هم اشتباه نیستن، بعضی وقتا یه اشتباه در واقع یه فرصته، ولی ما همون لحظه و همونجا متوجهش نمیشیم"
و تو میفهمی چقدر به شنیدن این جملات نیاز داشتی.. این نمیتونه اتفاقی باشه.
کتابا همیشه منو نجات دادن.. 🙂