روزای تولد به من خیلی خوش میگذره چون قبل از هر آدمی خودم برای خودم برنامه میریزم. اینکه این روز خوراکی های مورد علاقم رو میگیرم تا بخورم، یه جا رو قبلا مشخص میکنم که برم و بگردم، برای خودم میرم یه هدیه میگیرم و هر کاری میکنم تا حال دلم خوب باشه و در کنارش تبریک بقیه رو هم میگیرم.
ولی فقط یه بار...از دست یکی خیلی ناراحت شدم. یادمه استوری کرده بودم و استوریمو دیده بود اما حرفی تو پیوی نزده بود. دوست صمیمیم چندین سالم بود . فکر کردم حتما میخواد چیزی آماده کنه یا چیزی استوری کنه اما نکرد. نزدیک ۱۱ شب که داشت تولدم تموم میشد برگشت و بهم گفت میدونستم امروز تولدته اما نمیدونم چرا نخواستم بهت تبریک بگم. فهمیدم با یه عقده ای طرفم و درست فردای روز تولدم باهاش بهم زدم. فقط این خاطره تلخ رو دارم از اون موقع