یه دوست دارم از بچگی باهم دوستیم
بچه دار نمیشه خیلیم بچه دوست داره هی باردار میشه دور از جون سقط میشه
۳ سال قبل من ازدواج کرد
میدونه منم تو اقدامم انگار استرس داره هی پیام میده احوال پرسی سریع بعدش میگه حامله نیستی.
چند روز پیشم میخاست بیاد خونم من پیامشو باز نکردم
من باردارم ۵ ماهمه دلم نمیاد بهش بگم
بگم بدتر استرسی میشه تو اقدامه خوب نیست
بعدا هم این بهونه رو بیارم که بخاطر این نگفتم بدتر ناراحت میشه
شما باشین چجوری بهش میگین ؟ به چه بهونه ای؟
ممکنه باوز نکنه
و فکر کنه تو میترسی اون حسرت بکشع
بهش بگو
بگو میخواستم سوپرایزت کنم
بعدش هم بگو من تا الان چیزی نگفتم دلم نمیخواست تو توی این شرایط همش فکر من باشی و اذیت بشی
عزیزم اكه نكي بيشتر ناراحت ميشه
شرایط سختی واقعا
می‌دونم که چه حسی داری و منظورت رو کاملا متوجهم
فعلا چیزی نگو بگو نمیدونستم فکر کردم کیسته و....
بگو‌شرایطم‌اوکی نبود نمیخواستم تا قطعی شدنش به کسی بگم
اصلا‌به‌کسی نگو‌تا ۴ماه
به نظرم الان بهش بگو
بگو به هیچکس نگفتیم با همسرم تصمیم گرفته بودیم بعد از ۵ ماه بگیم
