2777
2789
عنوان

یکی اسم این رمان رو بگه

76 بازدید | 5 پست


یه رمان بود که یه دختر و پسر که دوست بودن باهم طی شرایطی مجبور شدن ازدواج کنن ، خانواده هاشونم راضی نبودن ، پسر عمه ی پسره که پزشک یا روانپزشک بود ،بهشون تو خونه باغش خونه داد که اونجا باشن ، بعد از مدتی عکسهایی به دست دختره رسید ک نشون میداد پسره خیانت کرده بهش ، و پسره همون روز طی تصادف از دنیا رفت‌.
بعد از مرگش پسر عمه خیلی به دختره رسیدگی میکرد و اینا چون خانواده دختره م طردش کرده بودن ، و در نهایت هم عاشقش شد



خب رمان رو بلدی که چه مخیوای

هر حرفی توی تاپیک استارتر زدم یعنی نظر منه و به هیچکس ربطی نداره اگرم که اینو متوجه نمیشن و کلا مشکل دارین توی فهمیدن ریپ بزنین تا توجیه تون کنم عزیزانم ولیییی از هم‌نظرها به خوبی استقبال میشه🤣

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

موضوع همه ی رمان های. آبکی و نتی همینهمخصوصا پور اصفهان اصلا بنظرم نخون

این اجتماعی بود ژانرش. اره واقعا خیلیاش ارزش خوندن ندارن. ولی اونموقع ک اینو خوندم حس کردم آبکی نیست مثل بقیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792