اول بگم که من یه پسرعمه داشتم به اسم حسین که سال ۸۰ یه روز از خونه بیرون میره و دیگه هیچوقت برنمیگرده جنازه شو تیکه تیکه چاقوخورده تو بیابونهای اطراف پیدا کردن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من ی برادر داشتم ٢ سالگی فوتشد, چند بار خواب ی بچه رو دیدم که بازی میکرد و میپرید بغلم ی بنده خدا برام تعبیر کرد گفت برادر داشتی که کودکی فوتشده??? این همونه...اصلا هنگ کردم
اسی ولش کن خدایی بابا بنده خدا اینسر دنیا جوون مرده تو میگی حتما چون من خواب خدا بیامورز حسین و دیذم بعدش این مرده حتما این قاتل حسین بوده گناهه والا پشت مرده حرف زدن