من خیلی حس بدی نسبت به خودم دارم اصلا فکر نمیکردم حسادت کنم یا حسرت زندگی کسی رو بخورم اما نمیدونم چرا یه حس خاصی نسبت به بچه جاریم دارم...وقتی به دنیا اومد خیلی دوسش داشتم الانم دارم اما از وقتی بچه خودم سقط شد یه جوری شدم نسبت به بچه اون چون ناخواسته بود و الان خیلی مرکز توجهه..همش میگم من چیم از جاریم کمتر بود که یه بچه سالم و خوب داشته باشم اونا که بچه نمیخواستن آنقدر راحت بچه دار شدن اما ما که میخوایم نشده...تا قربون صدش میرن و بهش توجه میکنن میگم الان باید بچه من به دنیا اومده بود و به بچه منم توجه میکردن...از خودم بدم میاد که این افکار میاد سراغم دعا کنین به زودی خدا به ماهم نطر کنه و بهمون بچه سالم و صالح بده🥲
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
۶ساله نازام ولی تاحالانتونسم حسادت کنم خدایا شکرت چقدر خوبه این بذرو ازمن دورکرده ولی اتیش میگیره دل ...
همسایه بالای ما تقریبا همزمان ازدواج کردیم .اونا بچه ندارن خیلی بهش حسودیم میشه همیشه میره بیرون راحت کارهاشو انجام میده خونشون مرتب و آرومه گاهی میره سرکار .من دو تا پشت هم اوردم تو نوزده سالگی دارم روانی میشم اینقد میریزن و جیغ میکشن به هیچی باب دلم نمیرسم نه به خونع نه به درس خودم نه قیافم
مرسی ازراهنمایت خواهر قشنگم ابجیم تواین سالها هرکاری که بگی انجام دادن ازطب سنتی تا ای وی اف الان تنها راهشون اسپرم اهدایی که اونم ابجیم اهل نماز وروزه ست وشوهرشم مخالفه میگم بابا حرام نیست علم پزشکیه شوهرش میگه نه