من خودم بچه ی دومم از وقتی یادمه چه دانشگاه چه هرجا باید هزار هزار جمع میکردم چند ماه بیرون نمیرفتم تا یه لباس بخرم
غذا نمیخوردم توی دانشگاه چون پول نداشتم
خیلی جاها نمیرفتم مثل باشگاه چون پول نداشتم
تا الان که۲۷ سالمه چند ماهیه میرم سرکار و یکم پول دارم
پدرم به خواهرم کارتشو میده ببره دانشگاه غذا بخوره
لباس بخره
بره باشگاه
من خیلی دلم میسوزه تا الان که۲۷ سالمه همه چی عقده شد واسم جوونیم تموم شد و تازه الان میتونم یه لباس دوست دارم بخرم برم بیرون ولی دیگه دیره
تفاوت من با خواهرم چی بود؟
شاید خواهرت شیرین زبون
اصولاً بچه اول اینطوریه
خب حالا توی خونواده ی شما جاهاعوض شده
ولی معمولا این فشارایی که گفتیدو بچه ی اول خونواده میکشه
وای این دقیقا منم. فقط بدون تنها نیستی. منم با خواهر کوچیکم همینطوریم. همینا باعث شده یکم وحشی بشم
من بچه آخرم ولی مث توام دقیقا همه چی عقده شد برام با اینکه وضع مالی بابام خیلی خوبه خواهرم همه پولا رو میبره با اینکه ۳۵ سالشه 😐
تفاوت وضعیت مالی خانواده در طی سال های مختلف
خونه ما همیشه من باید تابوها رو میشکستم،کتک ها رو میخوردم واسه ی اصلاح ابرو زمان دانشجویی
ولی خواهر دوم ب راحتی بدون هیچ تذکری هرکاری میکرد
اختلاف سنی فقط ی سال
