حالا کجاشو دیدی؟!!!!
یه پوستی ازت کنده میشه که....!!!!
من که به فنا رفتم افسردگی گرفتم هیچوقت اون آدم سابق نشدم.
دختر منم تا ۷ ماهگی خیلی اذیتم کرد، رفلاکس داشت دارویی نبود ک ذره ای حالش و بهتر کنه، یادمه یه روز اینقدر اذیتم کرد ک عصر وقتی بغلش میکردم سرگیجه گرفته بودم و حالم داشت بد میشد ، شبا ک آروم نمیشد پا ب پاش گریه میکردم خیلی اذیت شدم خیلیییی زیاد، الان یک سال و رد کرده، راه می‌ره و همه جا رو بهم میریزه ، بهم نگاه میکنه و میگه ماما میمیرم براش، برا برق نگاهش برا شیطونی هاش برا همه چیش ، این و گفتم بدونی بچه داری خیلی سخته اما همه ب سختی هایش رد میشن ، تو مادری تو قوی هستی ، بدون هممون این روزا رو رد کردیم همه درد کشیدم و اذیت شدیم ، خوابت میاد خسته ای استراحت کن بچه رو بذار پیش شوهرت یا مادرت حسابی خستگی در کن، خواب تو کم کردن افسردگیت خیلی موثره
صبر کن حالا حالاها سرویسی
ولی ۴۰روزگی رو ک زد کنه کولیکش بهتر میشه
یکم از خوشی های مراقبت از نوزاد بگین دلخوش شیم برا ماها که نزدیک زایمانمونه🥴😂
بله منم سه سال تو اقدام بودم و دوتا سقط بی دلیل داشتم و همش تو دوا دکتر بودم… دیگه خسته شدم داروهام رو گذاشتم کنار گفتم خدا خاست میخوام نخاست یدونه کافیه برام که همون ماه بدون یدونه قرص باردار شدم!
من مجردم میمونم
تا ابد سخته
چی باعث شد فکرکنی که ساده س!
متاسفانه بچه همینه.لذت و خوشیش یک درصد زحمت و بدبختیش نیست.کلا باید خودتو ببوسی بزاری کنار دربست در خدمت بچه باشی .قربون حکمت خدا برم
دل درد و کولیک که خوبه تموم میشه زود برو خداروشکر کن بچت رفلاکس و آلرژی نداره. من که مردم و زنده شدم تا بزرگ شد دخترم. الان خوب شده ولی بازم گریه میکنه و جیغ جیغو هست😬
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز