در محل کاری که بتازگی قراره به بهره برداری برسه چطور باشم ؟ احساس میکنم خیلی جسور با ارباب رجوع نمیتونم برخورد کنم و عادی برخورد نمیکنم. علی الخصوص یجوری انگار عقب نشینی از رویارویی با آقایون دارم طوری که حتی در کامنتهای خیلی قبلی هم گفته بودم که رفیق داداشم از رفتارهای من اینطوری برداشت کرده بود که انگار ترسیدم ازش... در حالیکه خیلی از نظرات بجای راهنمایی، دربرابرم از من گارد گرفته بودن که انگار من حساس شده بودم روی جمله ی اون رفیقش... در حالیکه من مشکلم عدم برخورد مناسب بدلیل بی تجربگی و حساسیت شدید خانوادم از کنترل رفتارها و برخوردهام بود.... انگار اعتماد به نفس ندارم... از بس مادر کنترلگرم ازم ایراد میگرفته و حتی توی مهمونهای دسته جمعی تمسخرم میکرد و عیب و ایراد میگرفت
یادم میاد مدیر مدرسه ام به تنهایی در اتاق دفترش ساعتها کار میکرد حتی از آموزش و پرورش میومدند پیشش. اما از رفتارهاش هیچ ترسی از رویارویی با نامحرمان هم نداشت و از تماس چشمی برقرار کردن هم نمیترسید
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
شما باید بری پیش روانشناس و روی آسیب هایی که دیدی کار کنیشما این ضعف هات سر کار از آسیب هایی که خورد ...
تابحال سرکار نرفته بودم. روزنامه حوادث زیاد میخوندم و پدرومادرم خیلی امر و نهی ام میکردن. فانتزی از صحبتهای والدینم باعث عدم اعتماد به نفسم شده و جالب اینجا بود که مادرم همیشه منو بخاطر رفتارهای عقب نشینی و عدم رودر رویی با نامحرمان تشویقم میکرد و معتقد بود هر مجردی حتی اگر سلام رویارویی با تماس چشمی با نامحرمان برخورد داشته باشه هرزه است. آرایش کنی هرزگیه و...
فانتزی از صحبت های والدینت؟اینو متوجه نشدم توضیح میدی یعنی چیببین شما شدید آسیب خوردی باید با یه روا ...
فانتزی یعنی درگیری ذهنی و باور به اینکه پدر و مادرم درست میگن و همه گرگ هستن.. منظور شما رو از آسیب خوردی رو نمیفهمم؟ میگم تابحال سرکار فیزیکی نرفتم.نمیتونم برم روانشناس اونهم با وجود این پدر و مادر کنترلگر شدید. هرجا برم مادرم دنبالمه و اصلا روانشناس نمیاد