تو مشکلت اینه که خودتو گذاشتی تو موضع ضعف و ببخشید زیر بار میری، اینکه میگی همه چی به نفع همسرمه اصلا درست نیست، اتفاقا تو هم برگ برنده داری ولی نمیبینی چون توی موضع ضعفی، برگ برنده تو خیانت شوهرته، و اینکه شوهرت نمیتونه زندگی رو ول کنه بره چون سه تا بچه داره و خانوادش توی شهرشن از طرفی هیچ زنی نمیاد بشه مادر سه تا بچه، ولی تو میتونی زندگی رو ول کنی نمیگم ول کن ها، میگم بترسونش تهدیدش کن به رفتن، اگه لازم شد مدتی برو، ولی این بین باید با خانوادش یکم اوکی بشی، خیلیم نه، یکم، به هر حال دشمنت که نیستن، خانواده شوهرتن، دوست ندارن بچشون راه خطا بره، نوه هاشونو دوست دارن، خیانت همینطور که برای تو دردناکه برای اونا هم دردناکه، اونا دوست ندارن پسرشون بابای بدی برای بچه هاش باشه، اسم خودتو نیار همش از طرف بچه ها حرف بزن.
منم شوهرم بهم خیانت کرد ۳ سال عاشق شده بود البته در حد چت وتماس ،منم باردار بودم نابود شدم،من قبل ازدواجم یه با یه اقایی بودم که دیوانه وار منو میخواست دوسال باهاش بودم بعدم ولش کردم بخاطر شوهرم ،خیلی پشیمونم بدجور کارما شو پس دادم غصه نخور عزیزم بخدا ارزش ندارن.کاش میشد گذاشتشون کنار برای همیشه
هی خدا چقدر عین هم هستیم
ولی من قبل از ازدواج بخدا با کسی نبودم هی پیش خودم میگم کاش بودم کاش آنقدر ساده نبودم
من شوهرم برای زنیکه گل خریده بود روش نوشته بود تقدیم با عشق آنقدر منو ناراحت میکنه قلبم آتیش میگیره
۲ ماهی میگذره از آخرین ارتباطشون تقریبا ولی خیلی هنوز یادم میفته ناراحت میشم هرچی به شوهرم گفتم میرم و دیگه برنمیگردم نگذاشت
جدی،ارتباطشون درچه حدبود ؟ الهی بمیرم،من تماساشونو میدیدم ولی شوهرم اصلا دیگه نه منو میدید نه بچه هامو خیلی اذیتم کرد خیلی هرگز نمیبخشمش واقعا ازدواج با کسی که همشهریت نیست فرهنگش فرق داره اشتباهه محضه راستی بعد چن سال اون اقا رو توشهرمون دیدم اومد جلوم نگه داشت انقدر اخم کرده بود که تمام تنم لرزید،امسال نزدیک ۴۰سالشه با یه دکتر ازدواج کرده بنظرت حلالم کرده بخدا انقدر زجر کشیدم گفتم یبار زنگ بزنم بگم حلالم کن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز