تو تاپیک های قبلیم هست که پارتنرم دو ماه قبل تصادف کرد دچار آسیب نخاعی شد الانم ریه اش عفونت کرده شیراز بستریه
خیلی تو زندگیم کمکم کرده همیشه مدیونش هستم دیوانه وار دوسش دارم نه شب دارم نه روز همش میترسم یه روز صبح خبرشو بهم بدن
بچه ها من دانشجوام امتحانام ۲۶ دی ماه تموم میشه از اینجا تا شیراز ۴ ساعت راهه بنظرتون با بابام برم بهش سر بزنم؟(پسرخاله بابامه)
همش میترسم برم اونجا رو تخت بیمارستان ببینمش همونجا از حال برم هر شب خوابشو میبینم😔😔😔
تو رو خدا بگید چکار کنم