پیرار سال خواهرم همش از زندگیش ودعواهاش با مادرشوهرش ب من‌گفت ب اصطلاح دردودل کرد ولی با آب وتاب
الان همش حرفاش شده برام وسواس فکری ۲ساله درگیرم همش حرفشو میزنم
چجوری ب خودم بفهمونم بتوچه دخالت نکن
مغزم نمیتونه بکشه کنار
مغزم‌خیلی درگیره ب حدی ک نمیتونم درس بخونم ب بچم برسم
خیلی نظلدم نمایی کرد الان دلم‌مثل نمک براش میسوزه ولی اونطوری هاهم نیست
خوب اصلا به شما ربطی نداره الان براش دفاع هم بکنی از کجا معلوم بهت بگه به توچه من اون حرفارو از ناراحتی زدم تو چرا جدی گرفتی🙄شما غصه زندگی خودتو واینده بچتو بخور
منم خواهرم یه سری خیلی بد شوهرش میگفت جوری هم تعریف می‌کرد که فقط شوهرش مقصره نه خودش ما هم گفتیم قهر کن بیا .اونم قهر کرد اومد ولی بعد ۱۵ روز قهر دلش برا شوهرش تنگ شد و همه ما شدیم مقصر و شوهرش مظلوم عالم .و انکار کرد که یه زمانی این حرفا رو زده
قدیما مثال های خوبی داشتن زن و شوهر دعوا کنن ....الانم خواهرم بچسب به زندگی خودت و هیچ دخالتی نکن جوش و حرص هم نخور
بعدم ادم نمیتونه با حرف یک طرف ماجرا قضاوت کنه حتما خواهرشما هم ایراداتی داشته وداره که مشکلاتی براش بوجود اومده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز