از فکروخیال دخترخاله شوهرم پلک روهم نزاشتم

بابا مادرشوهر دخترداییم ۴۸ سالشه حامله است شما مگه چندسالته ؟

ببخشید سوال میپرسم اپ همراه من رو گوشی شوهرم نصب کنم؟وبا شماره خودش راه اندازی کنم؟پس چجوری از گوشی خودم چک کنم ؟میشه توضیح بدین معذرت میخوام 

ببین من شوهر خودم ۲ماه نبود ی بنده خدا بی پناه بود راهش دادم فقط،بخاطر هدا بینا بین ک شوهرم میومد اون میفرستادم خونه مادرم‌...بعدم متموریت شوهرم تموم شد تعارفش نکردم اما کمک کردم خونه گرفت خداروشکر البته ثواب کردم اما میدونم خیلی سخته منم اذیت بودم خیلی تازه ی هفته رفتم مسافرت ک هوا بخورم اونو گذاشت خونه بود...شوهرم کلا خارج از کشور بود اون تایم مطمئن بودم نمیادش..

اما ی دختر خاله دارم جدا شده دوس داره بیاد ولی من دوس ندارم چون بی عقلن یبار رو بدم هربار دوس داره میاد دیگ نمیگه شوهرش هست یا نیست میاد بد پوششم هست همه یم میگن کرمم میریزه نمیگم اصلا 

اسی چیشد نتیجه رو بده

اسی چیکار کردین 

به مادرشوهرت بگو بهش بگه، خواهرزادشه میتونه بگه

بعدش چرا نمیری جنوب پیش شوهرت خونه بگیرین زندگی کنید. من خودم از شمالی هستم الان 20 ساله با شوهرم جنوب زندگی میکنم خیالمم از زندگیم راحته

همه بدبختیا از همین دلسوزیا شروع میشه

مستقیم بگو بهش لطفا برو

خواهرانه بگم مقصر خودتی راه دادی الانم چون روت نمیشخ داری زندگیتو جهنم میکنی وبدترین قسمتش اینه که تقصیر رو گردن دیگران میندازی اگه زندگیت برات مهمه یکبار بخاطر دل خودت بخاطر آرامش اعصابت بخاطر بچهات جلوش بایست و نه با ناراحتی فقط محکم بگو تا کی میخوای اینجوری ادامه بدی منم سختمه اینجوری بهتره فکر جا باشی، چرا بخاطر اینکه دیگران ناراحت نشن خودتو عذاب میدی ، فردا روز برا تهران موندن آویزون شوهرت میشه مردها هم که ....از راه بدرش میکنه وتو وبچهاتو از اون خونه بیرون میکنه خود دانی

درمورد این کسره و ه آخر کلمه بارها در سایت توضیح دادم

و واقعا حوصله توضیح مجدد ندارم

بله شما درست میفرمایید

عزیزم اون الان یه زن تنها و زخم خورده هست که علاوه بر اینکه شوهرشو و زندگیشو از دست داده ، خانوادشم از دست داده. چون دیگه خانوادش هم ترد اش کردن. اون الان دنبال یه سرپناه امن و آغوش پر از محبته. معمولا هم دنبال آغوش مرد هستن. نمیتونم بگم با شوهرت در ارتباطه اما میتونم با اطمینان بگم که به شوهرت چشم داره و ناراحت میشه وقتی شما رو کنار هم میبینه چون تا یه مدت پیش ، خودشم شوهر داشت و الان به تو حسودی می‌کنه ناخودآگاه(هرچقدرم زن خوبی باشه). و اما یه موضوع دیگه، گفتی که مادر شوهرت بهت گفته بیا پیش ما یا برو خونه مامانت، یه همچین چیزی گفتی. دخترررر مادرشوهرت چرا باید بهت بگه خونه رو ترک کن؟ حتما یه نقشه ای توی سرش داره دیگه. من نمیدونم، اما این حرفش نرمال نبود اصلا. بالاخره اون دختر خواهرشه، از تو بیشتر دوسش داره. شایدم شوهرت بهش گفته به زنم بگو از خونه بره(شاید اصلا مادرشوهرت منظور نداره و از طرف شوهرت بهت این حرف رو گفته). همه چیز احتمال داره. شاید شوهرت این وسط هیچ نقشی نداره و همه برنامه ها رو مادرشوهرت ریخته. خودت فکر کن از هر جهت و به نتیجه برس.

ببخش عزیزم که باعث ناراحتیت شدم حلال کن

خودتو قوی کن عزیزم قوی و محکم باش نمی دونم الان تو چه شرایط روحی و زندگی هستی ولی برای یک زن مطلقه زندگی تموم نشده که اندازه یه دختر مجرد فرصت زندگی خوب داره

من یه نفرو میشماسم شوهرش خوب نبود و جدا شد دوتا هم بچه داشت بعد این طلاق گرفت و یه مدت حالش بد بود ولی بعد یه مدت به خودش اومد که باید زندگی کنه و زندگی براش تموم نشده و از لحاظ روحی و اخلاقی رو خودش کار کرد دردهاشو دونه دونه کشید بیرون و درمان کرد و تا تونست روی روح و روان و جسمش کار کرد 

مراقبه میکرد ورزش میکرد به خودش میرسید نه فقط ظاهر رو درون و روانش هم کلی کار کرد و زحمت کشید کار میکرد درامد داشت و در انتها با یه مرد خیلی خوب که پسر بود ازدواج کرد و تعریف میکرد اینقدر با احترام و خوب باهاش رفتار میکنن انگار عروس اولم با اینکه دوتا بچه دارم و اون پسر هست و اولین ازدواجه

ببین عزیزم میتونست بشینه و غصه بخوره و زندگی رو برای خودش تموم شده ببینه ولی اون یه اشتباه و شکست داشت به جای اینکه اون طلاق اولش و تبدیل به درد کنه و یک عمر حسرت و درد بکشه و اشک بریزه بلند شد و زندگی شو ساخت 

هیچ چیزی برای هیچ کسی دیر نیست به شرطی که خودش بخواد و براش تلاش کنه 

شاید الان حالت خوب نباشه ولی یه جایی به خودت بگو تا کی؟ دیگه بسه باید زندگی مو عوض کنم باید روی درونم کار کنم 

قطعا برای تو هم دیر نیست و هنوز مثل یه دختر مجرد خواستنی هستی و فرصت های خوب برای زندگی داری 

عزیزم قضاوت و تهمت  درست نیست

به هر حال تو اجتماع هست و از نزدیک دیده مشکلات رو

همه جور ادم هست چه مجردو چه مطلقه 

و مرد هم دیدم که مجرده ولی سراغ زنای مطلقه و متاهل میره چون از اونا راحت تر میتونه سواستفاده کنه ( البته نه از همه )

کلا همه چیز بستگی به خود شخص داره که مسیر و زندگی رو شروع کنه 

خدا صبری بهت بده با این اجوزه

خانم های مطلقه عزیز شما هم انسان هستین و هیچ فرقی با بقیه نمیکنید تنها فرق تون اینه که یک بار یه زندگی ناموفق تجربه کردید

تجربه کردید ولی نباید این تجربه شما رو زمین بزنه و فاز غم و افسردگی بردارید و فکر کنید زندگی تموم شده 

زمین گرده دقیقا نقطه پایان میتونه نقطه شروع هم باشه

هیچ وقت برای شروع دیر نیست نشینید فاز غم و ناراحتی که فکر کنید دیگه زندگی برای من تموم شده و دیگه نمیتونم زندگی کنم و باید تنها باشم و دیگه کی منو با چندتا بچه میگیره و فلان...

نه اینحوری نیست اتفاقا شما یه تجربه قوی داشتین و ازش میتونید استفاده کنید برای تشکیل زندگی بهتر به شرطی که سعی کنید برای نجات زندگی تون بلند شید و زندگی تونو جوری که میخوایید بسازی قوی و محکم و با اعتماد به نفس باشید 

یه خانمی میگفت الان که طلاق گرفتم خواستگارام بیشتر از دوران مجردی شده ... قطعا این خانم این بار پخته تر و سنجیده تر عمل میکنه تا دوباره انتخاب اشتباه نکنه 

به هر حال همه جور ادم هست ممکنه مرد مجرد یا متاهل سواستفاده گر هم باشه و بخواد از یه زن مطلقه سواستفاده کنه و اون خانم ممکنه چون شرایط روحی و زندگی خوبی نداره به اون دل ببنده و دوباره اسیب ببینه خدایی نکرده

زن مطلقه ناجور هم هست که به قیمتی میخواد زندگی بقیه رو خراب کنه و... زن مجرد هم دیدم که رفته زن دوم شده ک زندگی یکی دیگه رو خراب کرده

همه جور ادم هست هیچ فرقی نمیکنه بین مجرد و مطلقه

فقط اون یه تجربه ناموفق داشته و بهتره از تجربه اش استفاده کنه تا دیگه اشتباه نکنه و زندگی خوبی رو برای خودش بسازه 

قطعا به شرطی که روی خودمون کار کنیم و ظرفیت روح و روانمون ببریم بالا و درونمون رو درست کنیم و رشد بدیم دیگه درد مفهومی نداره دنبال رشدیم و زندگی سالم و خوب 

برای یه زن مطلقه هم هنوز کلی فرصت انتخاب خوب داره به شرطی که خودش بخواد و برای زندگیش تلاش سالم و درست کنه چه مجرد و چه متاهل فرقی نمیکنه 

زن داداش من ، جوری رفتار کرده من خونه ی دادلشم نمیرم اصلا حق رفت و آمد نمیده.

فقط خواهرای خودش میان خونشون.

حالا تو چقدر خوبی که دختر خاله ی شوهرت تو خونت راحته