دقیقاااا مادرشوهر منم همینطور بود
یه سال خونه ساری داشتیم و خیلیییی دستمون خالی بود یعنی فکر کن بیستم ماه دیگه بی پول بودیم.
یه روز گفت من را ببرید کفش بگیرم، گفت بریم پاندورا که میدونید قیمتهای الانش بالای ۴، ۵ میلیونه، بعد هی میگفت وای این چقدر خوشگله پول ندارم وای چیکار کنم، شوهرم گفت خوب نصف پولش را ما میدیم کادو روز مادر باشه. اینقدرررر کیف کرد گفت باشههه.
از اون ببعد هرجا نشست گفت یه لنگ کفش بهم کادو دادی اون سال...
دیگه کادو ندادم بهش فقط زنگ و تبریک همین