به زور که نمیگن ۱ کیلو بگیری مگه من هم خیلی وقتها کم میگیرم
آره منم میرم میگم از هر کدوم یکم بده که بشه ۵۰۰ تومن یا هفتصد تومن
دیروز رفتم قارچ خریدم گفتم ۵ تا قارچ بده خب میمونه خراب میشه سیاه میشه کرم میفته حتما که به بودجه ربط نداره عزیزم
سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من صد گرم خیارشور خریدم چون دخترم زیادی میخوره میخواستم کم باشه بخوریم تموم شه شد چهارتا دونه قبلا خ ...
آره منم اوایل خجالت میکشید یه چند بار شوهرم برد مغازه موقع خرید از هرچی کم خرید بعد دیدم فروشنده اصلا کاری نداشت میکشید میداد منم یواش یواش اعتماد به نفس گرفتم الان میرم به اندازه میخرم بخدا همیشه قارچ میخریدم نصفش سیاه میشد یا مثلا گوجه نان باگت میخریدم بقیه اش میرفت سطل زباله بعد میگفتم روم نمیشه بگم دوتا دیگه یواش یواش یاد گرفتم الان چند شب پیش رفتم انار بخرم گفتم دو کیلو انار بده مرده کشید گفت شد ۴ کیلو اشکال نداره گفتم آقا دو کیلو بده بعد دوتا برداشت گفت انقد باشه گفتم آقا دو کیلووووووو بعد گفت سه کیلو ببر دیگه گفتم باشه ممنون بدون اینکه بخرم اومدم بیرون قبلا روم نمیشد میخریدم میموند خراب میشد
سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
آره منم اوایل خجالت میکشید یه چند بار شوهرم برد مغازه موقع خرید از هرچی کم خرید بعد دیدم فروشنده اصل ...
جوونتر بودم خیلی رودرواسی داشتم باهمه الان دیگه میگم مگه اونا سر پول خودشون با کسی رودرواسی میکنن که من نگران حرف بقال و میوه فروش و.. باشم ولی شوهرم هنوز همینه میگم برو یه کیلو گوجه بخر با یه جعبه میاد برمیگرده🙄
من اینجا حقیقت رو میگم نه چیزی که دوست داری بشنوی بوته های خار را در زمین من نکار شاید فردا پا برهنه به دیدارم بیایی