من
یعنی خانواده ای مثل خانواده خودمندیدم چشم دیدنم و ندارن روز خوششون من و نمیخوان روز بدی شون من حمالم
من بیمرم هم براشون مهم نیست
سزارین کردم
سقط کردم
پام فلج شده بود
دستم دوماه تو گچ بود حتی نمیتونستم یه لیوان آب برای خودم بردارم
پسرم پاش شکست تو گچ بود همون موقع پای خودم دوباره فلج شده بود مادرم حتی نیومد یه لیوان آب دستمون بده
الان هم دکتر جفت دست هامو عمل نوشته ( عصب دستام آسیب دیدن و نمیتونم هیچ کاری کنم ) دستام بی حس میشن
رک میگه عمل نکن کی میخواد پیشت بمونه کسی و نداری