2777
2789

از کوچه رد می‌شدیم میگف برا زنم النگو خریدم 

ی هفته بعد باز مارو دید گفت برا زنم النگو گرفتم دوتا دیگه فک کنم ده باری گف

zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید

😂😂

•        ‌. ★🌙    •             ★       .           .    ★     •      .   ★       .   •   °    ★    .      ★     °   ★🌙   .  °     .    •   ★🌙   .   ★   .       .   •     ★     .        .  •   °   ★   .    •  °         ★🌙  .   •   °           ★   •      .   ★🌙   .  •  ° ★   .  •  °      •        ‌. ★

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ی شب دعوتش کنین ببین راسته یا دورغ😅

نه واقعا میخرید😂😂😂😂

zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید

داداش منم نامزد بود رفیقش میخواست عقد بکنه هی میگفت ایرپاد فلان میخوام کادو بدم بهش فلان گوشیشو گرفتم براش فلان لبتابو گرفتم تو چی میگیری براش عنتر میدونست اون موقعه ها وضع مالی داداشم خوب نیست هی گوه میخورد

داداش منم نامزد بود رفیقش میخواست عقد بکنه هی میگفت ایرپاد فلان میخوام کادو بدم بهش فلان گوشیشو گرفت ...

دقیقا اونم

zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید
از نوع رفیق مفیدا بوده که کمیابهشوهرتو خواسته ب راه‌راست هدایت کنه

😂😂😂😂 دقیقا

zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز