کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

می‌دونستی من تو رو خیلی دوست دارم؟

اول اسم کاربریت جذبم کرد.

بعد چند تا از تاپیک‌هاتو خوندم.

خیلی دختر خوبی هستی عزیزم. و شرایط زندگیت بعدا عالی میشه. یه روزی یاد این حرفم می‌افتی. در آینده خیلی خیلی خوشبخت زندگی می‌کنی نازنین.

لطفا اگه شرایط مالی خوبی ندارین تولید مثل نکنید

زندگی کردن از زیر صفر هیچ لذتی نداره 

حتی اگه به جایی هم برسی اسیب هایی ک خوردی هیچ وقت جبران نمیشه ...نگین بچه خودش باید بره دنبال ایندش خودش آینده خودشو بسازه ...نه این شما هستین ک باید ایندش تامین کنید تا از 2 تا پله بالاتر شروع کنه...موفق شدن گاهی عین یه باخته وقتی عمرت جونیت بچگیت رفته دیگه فایده ای نداره 

ما ۵نفر بودیم تو یه اتاق کوچیک زندگی میکردیم مادربزرگم تو یه پذیرایی بزرگ با اشپزخونه وحمام واتاق خواب ،مامان زمستونا توحیاط کلی لباس وظرف میشست شونه هاش پر برف میشد دستاش یخ میکرد خودمم همینطور اجازه نداشتیم ازحمام واشپزخونه استفاده کنیم میرفتیم حمام عمومی بزرگتر که شدیم جا نداشتیم من پیش مادر بزرگم میخوابیدم کتابامو با پتو وتشک برده بودم اونجا یه بر چون شیطونی کرده بودیم عموم که اومد تشک وتمام کتابامو پرت کرد تو حیاط  انقدر گریه کردم مادربزرگم به کل فامیل گذارش زندگیمونو میداد هروقت مهمونی داشتن ما دعوت نبودیم همیشه به ما از بالا نگاه میکردن کلاس خونه زندگیشونو میزاشتن ولی ما فوق العاده با استعداد بودیم درس خ‌وندیم وموفق شدیم ولی بعد ازدواج هم مادرشوهرم خیلی وضع مالیمونو به رخم میکشید خیلی تحقیرم میکرد که خدا هم جوابشو داد 

چرا اینکار و می کنین شرایطتون خیلی سخت بوده اما اگر این دنیامون سخت گذشته یه طوری زندگی کنیم که اون دنیامون سخت نباشه خدا جواب صبوری ها و نداشته ها رو میده

یکی از آشناها یه فرشی که چند تیکه شده بود رو بهمون داد منو مادرم یه روز تمام مثل پازل همه رو به هم دوختیم وچقد خوشحال بودیم که فرش دار شدیم اون موقع توی یه زیر زمین نمور مستاجر بودیم 

شاید بیشتر عزیزانی که دارن پست میذارن فقط مشکلشون فقر باشه ما در کنار فقر تو خونه یه معتاد ویه معلول هم داشتیم

اشک منو درآوردی که دختر 😭

منم خیلی تحقیر شدم 

هنوزم بعضی وقتا میشم 

اگر اینجا کسی هست که همدانی باشه و نتونن گوشت و مرغ بخورن به من درخواست دوستی بده آدرس بده اگر نذری  داشتیم براشون ببریم

خدایاااااا چقد دردناکه این تایپیک 

اشک تو چشام جمع شد 😭😭😭😭😭😭😭

لعنت ب فقر لعنتتتت😭😭😭😭😭

الان وضع و اوضاعتون بهتره عزیزم؟

دروغ های ریز و درشت مدرسه اردو میبردن من الکی میگفتم نه من مامانم نمیزاره می‌ترسه گم بشم ،افطاری پولی میدادن من میگفتم نه ما مهمونیم ،زنگ تفریح همیشه سیرم ،سردت نیست نه من گرمایی هستم 

لعنت به فقر 

ما خیلی هم فقیر نبودیم مامانم برام کاپشن نخرید کلاس اول بودم ناظم گفت چرا کاپشن نپوشیدی گفتم گرممه،فردلش معلممون مثلا خواست کار خیر کنه گفت بیا دفتر کارت دارم ی کاپشن کهنه پسرونه تنم کرد خدا ازش نگذره انشالله

منم رفتم سر کوچه مدرسع درش آوردم 

آخیش 😊💪☺️🥰