ن عزیزم ی خانمی رو می‌شناسیم از آشناها ک توی دانشگاه فرهنگیان بخش کتابخانه کار میکنه اون میدونست ک دنبال زن میگردیم واسه داداشم یعنی ما خودمون بهش گفتیم اگه موردی بود ب ما بگو و اون باعث این آشنایی شد
داداشم هم دانشگاه فرهنگیان تدریس میکنه ولی خب پسرونه هست
چقدر شما با سن کمت عاقل و با تجربه ای. من سر ی موضوفی شوهرم کتکم زد رفتم پیش مادرشوهرم گله کنم هر فشی از دهنش دراومد بار خودم و خانوادم کرد شوهرم عرضه نداشت ازم دفاع کنه یادم نمیره خواهر شوهر بزرگم که شهرستان بود با ۴۳ سال عمر از خوشحالی اومد پشت در خونه ام جیغ و هوار و کل میکشید و میخندید منم بی خبر از همه چی
نه اینکه این با مادرش نقشه کشیدن بیرونم کنن همین کارم کردن مادره با نقشه خودش و همین عفریته دخترش و پسرش هرچی داشتم با نقشه ازم پس گرفتن به هوای سر زدن منو بردن خونه پدرم و درخواست طلاق دادن مادره اخرشم رفت حج هزار بارم به دروغ تو دادگاه دست رو قران گذاشتن
یا ابوالفضل،،، چ شوهر و خانواده کثیفی. دقیقا درک میکنم چی میگی،چون خودم همچین شوهرو خانواده شوهری نصیبم شده،شوهرم منو کتک میزد ،توشهرغریب بودم ب برادرشوهرم زنگ زدم کمک خواستم اومدن بدون دلیل انقد منو لگدمال کردن با کفش مردونه پاشون بود انقد تو پهلوهام و کمرم لگد زدن ک دیسک گرفتم فلج شدم. انقدشوهرم تو سرم زد ک دوتا میدیدم تا یک هفته.
واگذارشون کردم بخدای بالاسر.. ازخدامیخام جوابشون روبده،
الان شما طلاق گرفتی؟؟؟یا باهاش زندگی میکنی؟؟؟
من ک پایین نبودم.. ولی از بالا اصلا صدای داداشم نمی اومد.. فقط اون وسط در حد ی جمله صداشو شنیدم
مامانم هم میگفت ک داداشم چیزی نگفت فقط میگفت آروم تر صدا بیرون میره
در کل داداشم ب زنش احترام میکنه .. ب مامانم هم پشت سر قلق زنداداشم یاد میده مثلا میگه فلان کا رو بکنی خوشش نمیاد و اینا.. درکل داداشم هم میخاد روابطشون رو خوب نگه داره
الآنم اینم پربازدید میکنن
