واا مگه مریضم دروغ بگم؟
اصلا اگه باور نداری لازم نیست بیایی بخونی
دو تا آدم فرشته هم کنار هم باشن ب ه حال آدمن اختلاف اخلاقی دارن و همین میشه دلیل دلخوری
ساعت یک شب هم ب خاطر اینه ک زنداداشم بیرون بوده دیروقت اومده
وااای چرا اینطوری میکنین
اصلا نمیخاد بخونین تامیکمو.. مگه مریضم دروغ بگم
ببین من زنداداشم دانشجوی سال آخر فرهنگیان بود داداشم از توی دانشگاه پیداش کرد.. یعنی ب واسطه ی خانم.. بعد ک عقد کردن زنداداشم امسال باید میرفت مدرسه و کار میکرد.. محل کارش ی جای دور بود جایی ک ن به ما نزدیک بود ن ب خانوه خودشون
داداشم واسش انتقالی گرفت و اومد ی مدرسه توی شهر ما
و الانم پیش ما زندگی میکنن چون عقدن.. والا ما رسم نداریم کسایی ک عقدن جدا زندگی کنن اونطوری داداشم خودش خونه داره ک مستاجر داده تا بعد عروسی برن اونجا زندگی کنن
کجاش عجیب بود؟
به نظرم حالا تقصیر هرکی بوده مادرت باید یکم صبوری میکرد فردا یا خودش میرف پایین یا عروستونو دعوت میکرد بالا با خوش رویی صحبت میکردن باهم الان جفتشون خستن من با پشه رو پنجره هم دعوام میشه الان
نصفه شب که وقت صحبت کردن نیست
یسریا چرا دوست دارن پیاز داغشو زیاد کنن و دنبال ادم بده هستن
بین ۲تا همخون حتی مادر و دختر هم بحث پیش میاد
انشاالله با صحبت همه چی حل میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز