وای وای وای
اول ازهمه اگه طلا داری یا پولی چیزی سعی کن باهاش یک خونه اجاره کنی و بعدش اگه بابات خوبه ودرکت میکنه باهاش حرف بزن بعدم کارای طلاقتو بکن قبلش هم یک کار هم پیدا گن که پول داشته باشی چون بدون پول نمیشه
اون مرتیکه هم دوروز تو خونه نباشی میفهمه خر کیه و دستمال کاغذی خودشه
چه ازدواجی کردی قحطی شوهر بود متولد84🤐🤐🤐🤐
این تاپیکتو خوندم واقعا از ازدواج ترسیدم
یه فکری باید برای مستقل شدنم بکنم
تو بحث زن و شوهری همه حرفی پیش میاد دلی نیست
جدی نگیر بهتره گفته نشه ولی هر دو طولانیش کردید و کش دادید
مادرت هم می‌خواسته که بحث بخوابه
فردا باز آشتی میکنید همه چیز گل و بلبل میشه
عجب این چرا دنبال بهونه بوده خیانت کار نیست?
ببخشیدا ولی چه شوهر بی درک و شعوری داری
اعصابم خورد شد
ولی شاید حرف مامانت به خاطر این بوده که شوهرت نگه طرف دخترشو گرفته همه چی بدتر شه
چقدرحمامش،طولانی یود
مشکل بزرگی نبود، چقدر بزرگش کرد شوهرت
شروع کننده ماجرا تو بودی مهریه چیه میندازی وسط ولی دیگه شوهرت مابقیش مقصر بوده خدایش سر این به زن خودت توهین کنی مرد حسابی
زن بدبخت بچه و خونه تمیز و...
اخرشم القاب زشت واقعا جای تاسف داره
همیشه اینجوری بوده؟
اما مادری که پشت دخترش نباشه مادر نیست واقعا
عزیزم واقعا تو چرا خودتو بکشی اونی باید خودشو بکشه اسم خودشو گذاشته مرد بعد به زنش میگه برو خونه بابات
