تجربیات من از دوران عقد و عروسی و کلا متاهلی:
احترام در هر حالت به همه بزرگترا واجبه خصوصا خانواده شوهر
حرمتها رو نشکنیم تحت هیچ شرایطی
و هر بدی و کم لطفی رو همون وقت تو همون جمع جواب بدیم و به خونه و به شوهر نکشونیم
مادرشوهر حرفی میزنه فکر کن مادرت گفته خیلی برا خودت شلوغش نکن مادرا خیلی بدتر از اینا میگن
کارا و رفتاراشون رو زیر ذره بین نبر و برات مهم نباشه
اصلا خونه پدرشوهر نخابید و عملیات به هیچ عنوان نداشته باشید
هفته ای یکبار سرسنگین و خانومانه با دعوت برید برا شام یا ناهار یا دو ساعته سر بزنید بدون غذا خوردن
سفره انداختن و جمع کردن کمک بدید و از شوهرتون کمک بخایید یواشکی
چند عدد بشقاب و قاشق بعد ناهار یا شام رو بشورید همراه نیروی کمکی
کمک همین در همین حد نه بیشتر نه کمتر
نه خیلی صمیمی نه خیلی غیر صمیمی و طلبکار
زیاد برید و بمونید سبک میشید و قهر کنید هم سبک میشید
بعد عروسی هم مثلا دو ماه یکبار دعوتشون کنید برا شام یا ناهار
به هیچ جاری اعتماد نکنید و غیبت خونواده شوهر حتی یه پوزخند ساده ممنوع
ولی ظاهرا با جاری خوب باشید
به هیچ عنوان آمار خوشی و خرید و رفت و آمد و کلا اخبار داخلی رو برا هیچ یک از خونواده شوهر نگید خصوصا جاری و از اونها هم انتظار نداشته باشید که آمار بدن
تو مسائل داخلیشون به هیچ عنوان نظر ندید
تا میتونید اونجا شنونده باشید
بدگویی و اخبار از خونواده خودتون برا خونواده شوهر کاملا ممنوع
.......