2777
2789
عنوان

مادرشوهرم حالش خیلی بده نرفتم دیدنش

| مشاهده متن کامل بحث + 1048 بازدید | 77 پست
نمیخواد بری تا خودش بگه فلانی و بگید بیادالان بری فکر میکنه میخواهی دلسوزی کنیاین حرفارو ول کن خانم ...

غرور داره بیا و ببین خیلی مغروره و اینکه اگه اون بخاد اطرافیانش اجازه چنین کاری رو نمیدن که مثلا بیان دنبال من 

چون غرور شون مهم تره 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اره از ی طرف میگم ولش کن اون خودش میدونه چقد در حقم بدی کرده اما اطرافیان هی سیخ میزنن مثلا یبار خوا ...

خود خواه اند من اینو زیاد دیدم 

کوتاه هم اومدم هیچی نشد حتی نفهمیدن 

حق بجانب هستن 

نمیگم نفرین کن یا خدایی نکرده خوشحال شو ولی مادرشوهرت الان خدا فرصت داده ازت عذر خواهی کنه بذار ببین خودش چه حرکتی میزنه 



آره تحقیرم میکرد ، پاگشانکرد،بچم مرد نه اومدن نه زنگ زدن دلجویی کنن.چرا؟چون منوپسرشون میخواست خودش ن ...

اخ دقیقا مث من 

با اینکه از عروسای دیگش میکشه ولی جالبه بازم حمایتشون میکنه مخصوصا جلوی منکه دیگه بیشتر بهشون اهمیت میده 

فهمیده نیس انقد سر این موضوع دعوا کردیم دیگه الان حوصله بحث و دعوا نداریم میگه میخای بیا میخای نیا ا ...

منم شوهرم اجبارم میکنه..اونقدر دلم شکسته که با خودم عهد کردم رو به قبله هم باشه نرم طرفش..مگه اینکه خودش بگه فلامی بیاد.‌حتی اون موقع هم بازم حلالش نمیکنم

غرور داره بیا و ببین خیلی مغروره و اینکه اگه اون بخاد اطرافیانش اجازه چنین کاری رو نمیدن که مثلا بیا ...

خب غرور و نگه داره فرصت و از دست میده 

کاهی شمام بگذرید نمیگذره چون گاهی بخشیدنی نیست 

اون شمارو نمی‌خواسته بچه خودشم نمیخواسته 

از دست این پدر و مادرا

خود خواه اند من اینو زیاد دیدم کوتاه هم اومدم هیچی نشد حتی نفهمیدن حق بجانب هستن نمیگم نفرین کن یا خ ...

اره نمیرم ولش کن چون خیلی کوتاه اومدم حتی به روی خودشون نیاوردن 

فقط دلم برا بچه هام میسوزه که تنهان 

بچه های جاریم و خواهرشوهرام خونه مادرشوهرم یکسره در حال بریز بپاش و بازی هستن بچه من باید تنها تو خونه باشه 

فردا میخاستیم بریم دیدنش 

اما نمیرم بچه هامو با شوهرم میفرستم خوبه بنظرت ?

اخ دقیقا مث من با اینکه از عروسای دیگش میکشه ولی جالبه بازم حمایتشون میکنه مخصوصا جلوی منکه دیگه بیش ...

به نظرم به خدا واگذارکن .من دوسال بعدعروسی باردارشدم جلوفامیلام گفت نازابودی که دیرآوردی حالا سه تا عروس گرفت بعده من ،سه تاشون توعقدباردارشدن موقع عروسی شش هفت ماهه بودن مادرشوهرم جلوفامیلای خودش خجالت زده شد هی غرمیزد که چراخودشونو توعقدنگه نمیدارن که حالا شکمشون ورقلمبیده س🤣

خب غرور و نگه داره فرصت و از دست میده کاهی شمام بگذرید نمیگذره چون گاهی بخشیدنی نیست اون شمارو نمی‌خ ...

دقیقا حتی یک زنگ نمیزنه به شوهرم پیش اومده ماهها از ما بی خبر بوده اما زنگ نزده در صورتی که وقتی با شوهرم دوست بودیم مامانش خیلی زنگ میزد 

خیلی فرق میذاره بین شوهر من با بقیه پسراش 

اگه اعتراضم بکنی میگن خودت خاستی اگه اون دختری که ما میخاستیمو میگرفتی الان از توام حمایت میکردیم 

به نظرم به خدا واگذارکن .من دوسال بعدعروسی باردارشدم جلوفامیلام گفت نازابودی که دیرآوردی حالا سه تا ...

اینم قبل ازدواج به شوهرم میگف این دختر رو نگیر سنش زیاده حامله نمیشه حالا من اون زمان ۲۳ سالم بود

بعد من رفتم خونه خودم سریع باردارشدم تو فک کن تا وقتی بچم دنیا اومد خبر نداشتن چون رفت و امد نداشتن 

من باردار بودم به شوهرم زنگ میزد میگفت مواظب باش حاملش نکنی تا طلاقش بدیم بریم از فامیل برات زن بگیرم 

برا توام مجلس نگرفتن ؟؟ توی خونه ی بی اب زندگی کردی ؟ مادرشوهرت توی جمع تحقیرت میکرد الکی ؟ حتی منو ...

ببین مادرشوهر و پدر شوهر من با اینکه مخالف ازدواج من و همسرم نبودن از همون روزای اول ازدواج کادو عقد بهم ندادن هیچ عیدی ‌‌‌‌‌‌یلدایی  نیاوردن هر موقع می‌رسید یه دعوا راه مینداخت که ما ناراحت بشیم و اینا بپیچونن عروسی نگرفتن بگو یه جوراب بدن. حامله بودم خواهر شوهرم با شوهرم دعوا کرد من ترسیدم خیلی شدید که زبونم بند اومد بعد چند روز زنگ زد مادرشوعرم عوض احوال پرسی من می‌گفت تقصیر شوهرته دختر من کاری نکرده. یه بلایی سرم آورد تو حاملگی بیمارستان بستری شدم پنج روز ملاقات نیومد و زنگ نزد. موقع زایمان خانواده ام نتونستن بیان خواهر شوهرم گفت ما نمیایم به ما چه. بعدش کلی دعوا راه انداختن و اینم پیچوندن. بچم دنیا اومد عین خیالشون نبود منه زائو رو کلی فحش دادن نفرین کردن. چون شوهرم پشتم بود خونه اینا نمی‌رفت به من فحش میدادن. الآنم مریضن انتظار دارن شوهرم بدون من بچه رو ببره اینا ببینن. شوهرم میگه عذرخواهی کنین بزارین کدورتا بره میگن ما عذرخواهی نمی‌کنیم و مگه ما چیکار کردیم ما کاری نکردیم. زنت هم نیاد فقط خودت و بچت بیان. تا الان هم هیچ کاری واسه بچه نکردن بگو یه اسباب بازی بگیرن براش. من تا لحظه مرگ اینا دلم نمیسوزه به قدری بدی کردن که دلم سیاه شده از اینا. تو اگه میتونی ببخشی برو... 


منم شوهرم اجبارم میکنه..اونقدر دلم شکسته که با خودم عهد کردم رو به قبله هم باشه نرم طرفش..مگه اینکه ...

این رفت مکه فک میکردم حلالیت بخاد اما هیچی نگفت تازه از مکه اومد چندتا تیکه هم بارم کرد و بازم بی محلی کرد 

الان که میگن حتی نمیتونه حرف بزنه فامیلاش همه میرن دیدنش فقط من نرفتم 


این رفت مکه فک میکردم حلالیت بخاد اما هیچی نگفت تازه از مکه اومد چندتا تیکه هم بارم کرد و بازم بی مح ...

من نظر خودمو درباره این زنیکه گفتم چون بلاهایی سرم آورد که هر کی شنید گفت چطور تو۷سال باهاش تو یه خونه موندی و اصلا بروز ندادی..آخرشم با فتنه منواز خونه خودم چند ماه بیرون انداخت دور از شوهرم...من خییلی بلا سرم آورد کاری هم نکرده بودم خودش مریض بود از روز اول مدام دنبال دعوا و بی احترامی بود..من که نمیبخشم..بفرسته دنبالمم برمم حلال نمیکنم

این رفت مکه فک میکردم حلالیت بخاد اما هیچی نگفت تازه از مکه اومد چندتا تیکه هم بارم کرد و بازم بی مح ...

اینم کربلا رفت همون اوایل ازدواجمون..رفت برگشت بهتر نشد که بدتر شد..مگه به مکه و کربلا رفتنه.‌قربون امام حسین ع برم اما آدم اول دلش باید خدایی باشه حسینی باشه..عقلش وجدانش برسه بفهمه نباید دل کسی رو به درد بیاره اون وقت بفکر زیارت باشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حذف تاپیک

mobina3380 | 36 ثانیه پیش
2791
2779
2792