همسایه جفتیم تو ی حیاط مشترکیم آشغالاشو میزاره تو حیاط سطل اشغال گذاشته واسه آشغالاش بعضی شبا و یا حتی روزا اشغالاشو نمیبره بیرون گربه ها میان اشغالارو میریزن زمین این خانمم مثلا میخاد آشغالاشو جمع کنه بندازه بیرون کلی استخون پوست پیاز و دسمال گاغذی میمیونه رو زمین حیاط شستنمونم نوبتیه تو نوبت من واقعا حالم بد میشه باردارم هستم باید هی دولا شم آشغالای خانوم رو با دست بگیرم بندازم تو سطلش واینکه وقت زیادی رو میگیره و واقعا چتدشم میاد بعدش باید دوش بگیرم و اینکه بچه کوچیک داره تو حیاط ادرار میکنه اب نمیگیره همونجا میمیونه خشک میشه یا نوبت هرکدوممونم بود باید بشوریم واقعا کلافه شدم ازین وضعیت ی چیزیم بش بگی زبونش دومتره و همه رو میندازه بجونم، نمیدونم واقعا باید چیکار کنم
پ ن : همسایه آشناس غریبه نیس