2777
2789
عنوان

وقتی میام خونه خودمون(خونه بابام)انرژی منفی میگیرم نمیدونم چرا

| مشاهده متن کامل بحث + 329 بازدید | 29 پست
منمممم دقیقا خونه پدری دو روز بیشتر نمیتونم بمونم بیقرار میشم همش دوس دارم برگردم خونم..من تو خونه پ ...

همسر منم عصبی نمیشه نمیشه شدنی هم خیلی بد عصبی میشه 

خونه بابامم همش پدرم از هر چیزی ایراد میگیره غر میزنه اعصابم خراب میشه ،مادربزرگ و عمه هامم باید ببینم که متنفرم ببینمشون اونا خودشون منبع انرژی منفی هستن

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



منمممم دقیقا خونه پدری دو روز بیشتر نمیتونم بمونم بیقرار میشم همش دوس دارم برگردم خونم..من تو خونه پ ...

تو منی یا من تو ام؟؟؟؟🫠🫠🫠🫠🫠🥺🥺🥺🥺

حال دل من خوب نمیشود که نمیشود که نمیشود... میگذره...ولی ردش میمونه💔تو الان شیرینی یه محفلی👎👎👎
خب خوش بگذرون، فیلم ببینید ، خوراکی بخورید ، صحبت کنید، شاید حوصلت سر میره

نه حوصله ام سر نمیره 

زندگی من خیلی عجیب و پیچیده اس اخه 

خونه پدریمم اصن خونه شخصی خودمون حساب نمیشه با اینکه پدرم وضع مالیش خوبه

مثل من زندگی اونا از زندگی ما که مستاجریم و بچه کوچیک داریم داغونتره

پدرم وضع مالی خوبی داره 

اما مجبورمون کرد تو یه شرایطی زندگی کنیم که خیلی سخته 

خونه شخصی ارزو شد برامون 

منمممم دقیقا خونه پدری دو روز بیشتر نمیتونم بمونم بیقرار میشم همش دوس دارم برگردم خونم..من تو خونه پ ...

من اخلاقای گند شوهرمو میتونم تحمل کنم 

اما پدرمو نه 

نمیدونم چرا 

چقد همدرد هستیم هممون

آره 

فکر میکردم شاید من بیماری روحی روانی دارم اینطوریم الان میبینم همه مثل همیم 

اخلاقای گند شوهرمو میتوتم تحمل کنم 

اما نمیدونم چرا برا بابامو نه 

من اخلاقای گند شوهرمو میتونم تحمل کنم اما پدرمو نه نمیدونم چرا

وای منم‌..اصلا با پدرم یه حالتی ام جو خونمون سنگینه...بابا ومامانم همش باهم بحث میکنن منم بینشون گیرمیکنم ازاین طرفداری کنی اون ناراحت میشه از اون طرفداری کنی این ...ولی کلا معذبم دیگه میام خونه خودم انگار دلم آروم میگیره

خداروشکر که یه جایی رو داری ارامش داشته باشیخیلیا همین حس منفی رو دارن اما سالهای سال همونجا مجبورن ...

سالها منم موندم اینجا اذیت شدم دلم شکسته گریه کردم 

بابام مارو بزور اورد پیش مادرش زندکی کنیم 

زندگیمون جهنم شد 

با اینکه خودمون خونه داریم

وای منم‌..اصلا با پدرم یه حالتی ام جو خونمون سنگینه...بابا ومامانم همش باهم بحث میکنن منم بینشون گیر ...

اره حتی نمیتونم راحت خواسته ای که دارمو با پدرم مطرح کنم بگم بهش یا چه برنامه ای دارم 

نمیتونم راحت مثل مامان و شوهرم باهاش صحبت کنم 

اما ب مامانم همه چیو راحت میتونم بگم 

با شوهرمم راحت میتونم صحبت کنم

پدرم وضع مالی خوبی داره اما مجبورمون کرد تو یه شرایطی زندگی کنیم که خیلی سخته خونه شخصی ارزو شد برام ...

من بابام دوتا خونه داره یکیش ویلایی

همسایه سه سال تو آپارتمان منو کشت روانیم کرد بابام خونه ش رو بهم نداد مدام بهونه آورد البته با پول اندازه ی همون مستاجر خودش 


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز