خانم های خانه دار قدر بدونین اگر سرکار نمیرید

مشکل امثال شما هم دقیقن حرفای خودته

شما تو خونه شدی کوزت

بیرون شدی کارگر

اول باید یاد بگیری تعادل تو خونه ات برقرار بشه ، هر عضو خانواده ات رو یاد بدی تو خونه مسئولیت خودش رو انجام بده بعد بری بیرون سراغ کار

بهشم میگن مدیریت 

باید بلد باشی

نتیجش همون رفاهیه که شماداری ولی زن خونه دار نه.الیته زن شاغل متاهل حتماباید همسر همراه داشته باشه

خوب این انتخاب خودتونه وشما نتیجه تحصیلتون رو تو این دیدین.ولی خیلی ها عاشق کار کردنن ولی بهشون این حق داده نمیشه به عنوان یه انسان تصمیم بگیرن واسه خودشون.اگه خانه داری بااگاهی و انتخاب باشه اصلاهم بد نیست 

آره شرایط سخته

دختری که تصمیم میگیره شاغل بشه، انرژی زنانه آرتمیس و آتنا داره ...تو خونه موندن باعث افسردگی و کسل بودنش میشه...

دختری که تصمیم میگیره خانه دار باشه، انرژی دیمیتر  و  پرسفون و "هرا" داره ...اگر از خانه بیاد بیرون سختش میشه ...

زنان شاغل و خانه داری که اینجا با هم جنگیدن، این روحیات را باید در نظر بگیرن که زنان همگی یه انتخاب ندارند!

اگر من به عنوان یه زن شاغل بیام به خانه دار با نفرت و فخر و تحقیر حرف بزنم، قطعا خبری از انرژی های زنانه ندارم...

اما من چون میدونم،درک میکنم و هیچ وقت خرده ای به خانه داری نمیگیرم ...قطعا اگر خانه دار هم بودم، نمی امدم شاغل ها را بکوبم...

زن علیه زن دقیقا زمانی هست که برای تصمیمات هم جنس تون، احترامی قائل نمی شین...

من در طول بارداری، دو سه ماه آخر دیگه نرفتم سرکار...ولی به قدری برخی روزها انرژی آتنا و آرتمیسم غالب میشد که پا میشدم با شکم بزرگ میرفتم به شرکت سر میزدم...نه اجباری بود نه مشکل مالی ...من عاشق کار بیرون از خونه ام ...برای شکوفایی و خلاقیت هست...و اتفاقا کار خونه و انرژی کدبانویی ام هم خیلی بالاست ...با همین شرایط همسرم را انتخاب کردم و شرایط را دیکته کردم...قرار نیست همیشه اشپزی کنم و یا تنهایی همه کارها را بکنم...