مینی‌مالیستی

برای خونه تکونی فعلا هیچ کار سختی ندارم کابینت و یخچال چند وقت یکبار تمیز میشن گاز و سینک هم تقریبا هر هفته یا دو سه روز یکبار پرده هارو هم یکماه پیش شستم 

چون مستاجریم زیاد وسیله ای ندارم خیلی کارم کمتره تا ببینم خدا چی میخواد اگه تا عید رفتیم خونه خودمون شروع میکنم به تمیزکاری عمقی خونه جدید و وسیله ها.

خروجی های دیشب امروز با فاصله گذاشتم کنار سطل زباله

صبح تا دخترم خواب بود سرویس بهداشتی شستم

بعد اتاق خواب جارو وگردگیری کردم 

یه شونه همسرم کهنه شده بود خروجی شد جایگزین داره[البته من که خروجی نذاشتم دخترم تو خونه گم اش کرده😂]

یه بلوز مهمانی دخترم کهنه شد قسمت نرم اش شد دستمال بقیه اش خروجی

یه لامپ مهتابی اومده بودیم این خونه بود اونم شد خروجی[ایتم دخترم شکست 😂]

یه بالشت که خوب وراحت نبود گذاشتم 

گداشتم تو یه نایلون تمیز که بتونن استفاده کنند

هر دو اتاق جارو وگردگیری کردم

فعلا اومدم تو هال واشپزخونه

قربون دختر کوچولوت بشم😍😍😍که هوای خروحی مامانش رو داره

با وایتکس بشورش 😅😁 بعدم بگو اشتباهی وایتکس زدم بهش خراب شد 

یا اصلا راستشو بگو،بگو دوستم گفت با وایتکس تمیز میشه منم وایتکس زدم 😅

خدا نکنه عزیزم

خدا بچه های شما براتون حفظ کنه

خوب من روی دور خروج ام

یه استکان شکست

مهم نیست تک تک هستن گذاشته بودم بشکنن

اینا یادگاری های من هستن که کلا تو یه جعبه خیلی کوچیک فلزی جا شدن

یه فسیل حلزون که پدرم بهم داده. یه سنگ یادگاری از یه سفر. گل کوچیک یادگاری دسته گل عقدم که احتمالا چندوقت دیگه اینم مثل دسته گلم میذارم خروجی. 

اون جعبه قرمز داخلش یه آینه هست که همسرم هدیه داده. آینه فعلی که بره خروجی اینو جایگزین میکنم

جاحلقه ای چوبی که همسرم درست کرده. یه گردنبند و چندتا سنگ زبرجد هم داخل جعبه هست. سنگ هارو باید پول دستم بیاد که بتونم گوشواره باهاشون درست کنم 

عکس اضافی میشه گفت نداریم. اتفاقا دوس دارم چندتا عکس چاپ کنم چون عاشق ورق زدن آلبوم هستم و با عکس تو گوشی خیلی ارتباط نمیگیرم

نه اینو بگی مادرشوهر دوباره پشت بندش میگ فلانی  بلدنیس مگه به لباس وایتکس میزنن..بنظرم بذار خروجی هروقت سراغشو گرفت بگو هست تو کمدمه ...من اینجوری میگم مثلا آره هست کمد بالاس  الان فک کنم مادرشوهر فهمیده بالای یعنی گذاشتم خروجی ..و پیگیر نمیشه 

گیلدیج جان  من خودم میگم من ی چیزی کادو دادم طرف اختیارشو داره استفاده بکنه یا نه ...اصلا  به خودم اجازه نمیدم بپرسم چی شد ...

اما متاسفانه مادر همسرم  خیلی پیگیر هستن حتی اگر خودش کادو نداده باشه مثلا میگن فلان لباس پسرت چی شد یا فلان ظرفت نیس ..گاها مستقیم میگم گذاشتم خروجی ..گاها میگم کمد بالاس و دیگ ادامه نمیدم که بدونه او وسیله برا کنه و اختیارشو دارم ...

چون خودشون احتکار گرم براشون قابل هضم نیست این خروجی دادن ماها 

ایشون مثلا کتابهای دبیرستان و راهنمایی همسرم و نگه داشته همسرم 33سالشه😀😀

چندین لباس مجلسی که یا تنگ شده  یا از مد رفته بگی هم میگن وای ببین چقدر باسلیقم ده ساله این لباسو دارم ..

سرویس بهداشتی ..گاز ..هود .‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سینک  ..کابینت زیر سینک اعلاشویی شد ..

خروجی ها

بطری های شیره انگور

مشکین شو

قوطی شیر خشک

ظرف زیتون

یه دستمال حوله ای که کهنه شده بود و بعد تمیزکاری اساسی هود و گاز رفت خروجی

🗑️خرجی های امروز 😍

✅ گوشواره استیل ، من قبلا خیلی به اکسسوری و بدلیجات علاقه داشتم اونموقع ها همسرمم برام هدیه میگرفتشون (نمیدونم چرا از وقتی به طلا علاقه مند شدم برام هدیشو نمیگیره 😁🥲)

✅ گردنبند  هدیه دوستم که مدل خاصی داره که مورد پسند من نیست

✅ یه انگشتر پلاستیکی که هدیه بود برام ارزش معنوی بالایی داشت ولی خب فقط جامو تنگ کرده بود و هیچ وقت استفاده نکردم با خودم فکر کردم  که خاطره ی خوبش تو ذهنم مونده پس لازم نیست خودشو نگه دارم  

✅ چندتا قزن لباس و زیپ و دکمه و مروارید برای بافت مو و دسته کلید 

✅ قبض و فیش و نسخه پزشکی 

✅ دوتا سینی پلاستیکی 

✅ در ظرفی که ظرفش شکسته بود 

✅ ده تا سبد سبزی پلاستیکی 

✅ روغن جوش اضافه اینو‌ میدم ‌همسرم ببره سر کار اونجا استفاده میکنه 

✅ و چندتا دیگه ظرف پلاستیکی که استفاده نمیکردم 

الان خیییییییلی خوشحالم که وسایل بلا استفاده رو رد کردم و از وسایلی که دارم  و دوسشون دارم میتونم با لذت استفاده کنم ، خدایا شکرت 

شادی جان اصلا این چیزارو تو جمع نگو

باورت نمیشه من بچه سومم فقط دو ماه زودتر میخواستم از شیر بگیرم به کسی نگفتم به خصوص خانواده شوهرم، ولی همون دو سه نفری هم که فهمیدن کلی انرژی منفی دادن حتی شوهرم...

در صورتی که من واقعا اذیت میشدم و استارت آرتروز گردنم دقیقا از همون موقع شروع شد،هر چقدر توضیح میدادم که گردنم مشکل پیدا کرده و بچه فقط دراز کشیده شیر میخوره درک نمیکردن،یا این که بچه غذاشو کامل نمیخوره

تازه شیرمم زیاد نبودا، فقط بحث وابستگی بچه بود...

امیدوارم این چالش رو به راحتی بگذرونی

میگن آخرین شیری که به بچه میخوای بدی رو تو یه مکان مقدس مثل حرم یا هرجایی که نزدیکتون هست بدید و از بانو رباب،یا ام البنین مدد بگیرید راحت میگذره

یادگاری هارو قبلا پاکسازی کردم

اما عکس اضافه: شوهرم سه تا البوم از مجردیاش داره که نمیتونم چیزی خروج بزارم، خودمونم دو تا البوم داریم، یکی آلبوم عکسای عروسیمه، و یکی آلبوم بچه ها که خروجی نداره

دیروز دخترم مریض بود واسه همین نتونستم پاکسازی کنم. برای همین امروز یک کابینت تمیز کردم. دو تا کارتن داشتم از لوازم تحریر بچه ها که هدیه داده بودن یا به مرور میگن بیار پایین که ببینیم توش چیه و جابه جا میکنند وسایلشونو.  یک جور دلخوشی هست براشون....قبلا دو تا کارتن بود اما حالا فقط یک کارتن شد. چون یک مقدار لوازم تحریر گذاشتم خروجی.

اون بالا یک مقدار لامپ هست که سالمه. یک دونه زیر انداز مسافرتی تاشو.

فعلا این کابینت تمیز شد. میدونم که کامل پاکسازی نشد چون یک مقداری واسه شوهرمه. اما در همین حد کافیه... نمیخوام کمال گرا باشم...

یه قهوه خوری داشتم با نعلبکی زیرش ..قهوه خوری شکست میخواستم زیریشو بذارم خروجی ..گذاشتم زیر روغن ریزم ..خیلی خوب شد لکه روغن نمیخوره به کابینت ..

مطمنئنا تا آخر سال خروجی خواهم داشت از محل کارم یه  گونی می‌خواستیم بذاریم زباله   آوردم خونه که توش خروجی هامو بذارم ..آخه من خروجی هامو معمولا با پیک می‌فرستم ..پلاستیک محکم نیس گونی خوبه 

سلام دوستان

ورودی ۵تا النگو طلاروس هدیه عروسمون به من که به ناچار چند وقت استفاده میکنم و بعد خروجی میرن چون همه اعضا خانوادمون دارن طلا وبنده خدا فک کرده من دوست دارم داشته باشم برام گرفتن😄منم که از ترس نمیندازم ‌که خدا نکرده ربوده نشم بخاطر طلا یا بدل