بنظرم آدم نرمال نمیتونه به زندگی با همچین آدمی یه لحظه هم فکر کنه
تو این سه سال سه بار ز‌د ب اسم مامانش ب اسم خودش هی تکرار
چون پارسالم میخاسم جداشم نذاشت
منم فرصت دادم
اما اینسری جدی رفتم جلو
و اینک لحن شما دلسوزانه بود ب دلم نشست
بخدا ک من از جونم براش گذاشتم همه الویتم بود رضایتش
درسته حاضر جواب و زود جوش هستم اما بخدا هیچوقت براش کم نراشتم اما اون همش طرف خانوادش و فامیلاش بود
ازروز اولم هیچکدومشون ب من محل نمیدادن
از این حرکتش باید کاملا متوجه قصد و هدفش شده باشی
اون خودش میدونه ک قرارنیست اخلاقشو تغییربده و نگرانه ک تو ازش جدابشی و خونه رو ازدست بده
از پیشه مادرش هم تکون نمیخوره چون بچه ننس
اگه باهاش بری زیر یه سقف مطمئن باش که بعدها خودش و مادرش عقده‌ی این شکایت هارو روت خالی میکنن
از چی پشیمون بشی؟ ازین ک با ادم عصبی و چاقو کش زندگی نکردی؟ و اون بابای بچت نشد؟ ک یهو جلوی روی بچت چاقو بکشه و بچت دیوانه بشه؟
از چی پشیمون بشی؟ ازینکه توی مهمونی و عروسی و عزا یهو اقا قاطی نکنه چاقو بکشه؟
از چی پشیمون بشی؟ ازینکه هی ولت کنه بره؟
هی از خونه بیرونت کنه؟
نمیدونم خونه پدریت از در چه جالی هستی ک این چیزایی ک گفتم رو بهش نرسی میشیه پشیمونی.
ولی جتی اگر خونه بابات به میخ کشیده میشی شرف داذه به ادامه این رابطه
ببین منم خیلی حاضر جوابم اصلا مامانم میگه به تو سلامم کنی ۱۰تا جواب میدی ،ولی نه تا حالا روم چاقو کشیده نه تهمت و فحش داده نه از خونه بیرونم کرده ،خودتو گول نزن یارو مریضه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز