از اول ازدواجم جاریم با شوخی و طرز پوشش جلفش کنار همسرم، با حرفای دوپهلوش با من و... بین من و همسرم دعوا راه مینداخت طوریکه دیگه فکرای ناجور به سرم میزد که حتما چیزی بینشون هست. منم بعد اینکه بارها مستقیم و غیرمستقیم بهش فهموندم از رفتاراش و حرفاش خوشم نمیاد رابطه مونو باهاش قطع کردم و هیچ رفت وامدی باهاشون ندارم. بعدها فهمیدم یه دخترخاله داشته که هربار با مادرشوهرم اینا مسافرتی باغی میرفتن اونو هم باخودش میبرده (شوهرمم اونموقع مجرد بوده) بعدا این دخترخاله ازدواج میکنه ولی به مشکل میخوره، وقتی من و شوهرم ازدواج کردیم اون تو مرحله ی طلاق بود.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تنها راه اینه سعی کنی هیچ وقت این خانمو نبینی،و در هیچ شرایطی باهاش آشتی نکن،الان هم یه بهانه جور کن و برای همیشه باهاش قهر کن،چرا واقعاً باید به خاطر یه آدم عوضی زندگیتو خراب کنی