این حرفا چیه فکر کن مادر خودتون میاد خونتون اونم یه مادر بخاطر یه جارو زدن دلش رو نشکن احترامشان رو داشته باش اومد ازش کمک بگیر بچه نگهداره به کارت برس مادرشوهر من الان خونه ای ماس ما اصلا از این حرفا نداریم باهم منم دخترم دوسالشه خودشم شیطونه دلیل نمیشه بی احترامی کنم
به جای جارودستی بردار سریع جاروبرقی بکش
حالا درسته شوهرتون مسئولیت حاروبرقی رو برداشته ولی گاهی هم شما بزنی اتفاقی نمیفته
میوه هم تو خونه نبود مشکلی نیست اونا خودشون می دونن خرید مایحتاج خونه وظبفه پسرشونه
همینقدر که یه ساعت زودتر خبر میده هم باز خوبه بعضیا بی خبر میرن پشت در زنگ میزنن بعدم میگن خونه پسرمونه اومدیم نوه مونو ببینیم.!!!
ولی به نظرم اصلا کار درستی نیست
خونه آدم بچه دار رو حداقل از یکی دو روز قبل باید خبر داد
ایول چه ترفندی خخخخخخ البته سری پیش من یه همچین کاری کردم اخه گفت میام نیم ساعت میشینم میرم اما دیر اومد و خودشم گفت شام می مونم منم بچه ها رو انداختم سرش رفتم اشپزخووه شام گذاشتن و اینا خخخخخ اما خب اخه هیلی پیره ادم بدی هم نیست دلم نمیاد اذیتش کنم فقط میگم زودتر خبر بده همین
ایول چه ترفندی خخخخخخ البته سری پیش من یه همچین کاری کردم اخه گفت میام نیم ساعت میشینم میرم اما دیر اومد و خودشم گفت شام می مونم منم بچه ها رو انداختم سرش رفتم اشپزخووه شام گذاشتن و اینا خخخخخ اما خب اخه هیلی پیره ادم بدی هم نیست دلم نمیاد اذیتش کنم فقط میگم زودتر خبر بده همین
ایول چه ترفندی خخخخخخ البته سری پیش من یه همچین کاری کردم اخه گفت میام نیم ساعت میشینم میرم اما دیر اومد و خودشم گفت شام می مونم منم بچه ها رو انداختم سرش رفتم اشپزخونه شام گذاشتن و اینا خخخخخ اما خب اخه خیلی پیره ادم بدی هم نیست دلم نمیاد اذیتش کنم فقط میگم زودتر خبر بده همین
نیاز به یک ریستارت فرهنگی داریم دختر پیرا وقتی کسی رو میخوان‌اون فرد و حقمسلم خودشون میدونن فقط بخاطر احساسشون یا ازدواجشون اما پدرمادری که عمرشو گذاشته و جونشو مثل یک مزاحم میدونن حقی براشون قائل نیستن این یعنی نابودی فرهنگ نابودی روابط و انتهای نا آگاهی و عدم پختگی و بلوغ افراد
من خواستم بی احترامی کنم الان؟؟؟ چون نمیخوام بی احترامی بشه اینجا پرسیدم که چی بگم محترمانه باشه؟؟؟ اتفاقا مادرشوهرم منو مثل دخترش میدونه دخترم نداره همه حرفاشو به من میزنه چون از بین همه عروساش من بیشتر احترامشو دارم.
وقتی مهمونی ک همه هستن میشینه میگه چرا سلیقه نداری لباس بچه ات مدام عوض کنی(در حالی ک من هر سری یک لباس تنش میکنم و خوشتیپ می‌چرخه پسرم)مامان بابام اونقدر خریدن ک هنوز نصفش نو و استفاده نشده هست ...و بعد میگه تو بچه دوم نیار چی بگم
من میزبان بودم بهش فحش ندادم وگرنه میگفتم گوه خوریش به تو نیومده
واقعا به خواهر شوهر چه مربوط دخالت کنه
فقط گفتم دلم بخواد بچه میارم بعد هم گفتم شما اگه سلیقه داری برای پسرت لباس بخر ک زمستون یک کاپشن نداره همه هی میگن کاپشنش کو
اگر خوابش عمیق باشه بیدار نمیشه
بعضی بچه ها اصلا با اینجور صداها می خوابن
شما یه امتحانی کن (البته برای موارد ضروری این مدلی)بچه که خوابه جارو رو روشن کن تو هال
بعد همونجور که روشنه سریع برو بالای سر پسرت اگر نیمه بیدار شد بخوابون یه کم کنارش باش بعدا برو تا بچه به خوابیدن تو اون صدا عادت کنه
