ب مادرشوهرم گفتم‌میخاری😔بیاین

خب بقیه هم نباید میرفتن 

داماد مث ببخشید گاو سرشو انداخته پایین رفته بدون عروس 

به نظرم مادر شوهرش باید می‌گفت یه شب دیگه مزاحم میشیم

بعد میومدن مشکل رو حل میکردن بین خودشون

اسی هم نباید می‌گفته نوبت دکتر دارم 

باید دلایلش رو واسه نرفتن می‌گفته مثلا تیکه انداختن و بی احترامی 

یه روز میاد که حسرت همین روزا رو میخوری ، اونروزیکه دیگه جایی دعوت نمیشی ، دیگه کسی ازت خواهش نمیکنه ، چندین بار زنگ نمیزنه که تو حتما بری توو دورهمیاشون شرکت کنی .. آنقدر زمان زود میگذره که وقتی یادت میاد آه از نهادت بلندت میشه ...... 

دیگه بدبختا چیکار کنن.بدون عروس برگزارش کردن

صدبار زنگ زدن عروس خانم نرفته تازه ناراحتم هست که چرا بهمون زنگ زدن

چجوری شوهر و خانواده شوهرش تحملش میکنن

البته اولشونه میگن شاید عروسشون عاقل شه کم کم اوناهم میان وسط میدون و همه ی این عقده هارو سرش خالی میکنن

🤣🤣🤣🤣من مادربزرگ مامانم اینجوریه هیچکس دوستش نداره جز شوهر من . میگه چرت و پرت میگه میخندیدم .. وای ۱۰۰سالشه ی حرفای زشتی تو جمع میزنه آدم آب میشه 

وای شوهرت چه دهن لقیه، ،،حرف اونا رو برا تو میاره حرف تو رو به اونا میزنه،،بنظرم آقا رو باید کنترل کنی

در هر شرایطی با بی ادبی و توهین مخالفم 

عزیز من چرا کاری میکنی روتون تو روی هم باز شه حالا به وقتش همسرتم یه همچین حرفی رو با هر بهونه ای شایدم بدتر به مادرت بگه....

اره شوهرش نباید بدون خانمش می‌رفته مگه مهمونی ما گشا نبوده چجوری یه نفره پاشده رفته،احترام زنش رو از بین برده به نظرم.ولی خانم هم خیلی تند رفتن نیاز به اینقدر فحاشی نبوده و بعد از اینهمه اصرار حالا پاگشا میرفتن زیاد نمی‌نشستن.

خوش به حال جاری بزرگم. اونها با هم قهرن. تقصیر خواهرشوهر هم بوده ولی راحته. به گفته خودشون چهار پنج سالی میشه. 

میدونی اهل پز دادنه. اهل دخالت کردن. نظر دادن وقتی نظرش رو نپرسیدی. یک حرف رو هزاااار باااار میزنه. مثلا این بار گیر داده بود که صبحانه به دخترم تخم مرغ بدم. در حالیکه دکترش گفته هرروز تخم مرغ نخوره. دخترم هم روز قبلش تخم مرغ خورده بود. اینو بهش گفتم بازم میگه تخم مرغ بده. اصلا نظرش هم نپرسیدمااا. خودش رو عقل کل میدونه. چقدر توی تنهایی گریه کردم بخاطر حرفهاش. بین برادرهاش هم از شانس من شوهر منو بیشتر دوس داره. شوهرمم کلهم مهربون و بی آزاره. حس میکنم تنها گیر افتادم. 

ینی میزبان اون همه زحمت بکشه بخاطرِ چن تا دگوری مهمونیشو به هم بزنه؟

چه رودارین شماها والا

مردم نوکرو غلام شما نیستن ۶ شب مهمونی بدن که ببینم کدوم شبشو شماها راضی باشین برید

من اگر بودم می فهمیدم به مادرم چنین چیزی گفته پرپر میکردم اسی رو 

ولی دیگه اسی بنده خدا هم عصبانی بوده 

عزیز دلم نرفتن، خب نرفتن. عواقبش هم با خودشون. یه مادرشوهر نباید انقدر زنگ‌ بزنه. حالا با اشتباهات اسی کاری ندارم. بالاتر نظرمو دربارهٔ کار خودش هم گفتم.

خاک تو سرشون

حالا تو به مادرشوهرت گفتی کونش میخاره باید از خونش شوتت کنه بیرون؟الان ازون انتظار بخشش داری

شوهرت چرا وقتی به مامانش این حرفو زدی نشست پهنت کنه