قهوه رو میشه مثل چایی دم کرد 😁

هیچ_

عضویت: 1402/10/28

تعداد پست: 3173

پودر قهوت چیه ؟

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...

1403/09/05

|

20:47

2020ryhn

عضویت: 1400/01/09

تعداد پست: 3423

اره منم مجبوری دوبار انجام دادم😂

1403/09/05

|

20:47

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/09

تعداد پست: 3113

فقط اب جوش بریز روش اگه پودریه

اره پودریه

این کارو کردم انگار خاکو با آب قاطی کردم 🤦

میشه برای رسیدن به حاجتم برام آیت الکرسی بخونید

1403/09/05

|

20:47

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/09

تعداد پست: 3113

پودر قهوت چیه ؟

اسپرسو

میشه برای رسیدن به حاجتم برام آیت الکرسی بخونید

1403/09/05

|

20:48

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/09

تعداد پست: 3113

اره منم مجبوری دوبار انجام دادم😂

خوب میشه ؟ گیرایی داره هوشیارم کنه 😁

میشه برای رسیدن به حاجتم برام آیت الکرسی بخونید

1403/09/05

|

20:48

یه_پاییزه_و_آبانش

عضویت: 1403/08/24

تعداد پست: 1943

قهوه ترک تاحالا نشنیده بودی؟ (:

ممکنه تلاش زیاد به موفقیت ختم نشه ؛ اما صددرصد به پشیمانی و حسرت ختم نمیشه

1403/09/05

|

20:48

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/09

تعداد پست: 3113

قهوه ترک تاحالا نشنیده بودی؟ (:

شنیدم ولی نخوردم

چرا ؟

میشه برای رسیدن به حاجتم برام آیت الکرسی بخونید

1403/09/05

|

20:49

یه_پاییزه_و_آبانش

عضویت: 1403/08/24

تعداد پست: 1943

شنیدم ولی نخوردم چرا ؟

چون نسبتا دم میکنن

ممکنه تلاش زیاد به موفقیت ختم نشه ؛ اما صددرصد به پشیمانی و حسرت ختم نمیشه

1403/09/05

|

20:50

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/09

تعداد پست: 3113

چون نسبتا دم میکنن

خب مگه پودر قهوه ترک با اسپرسو فرق نداره ؟

میشه برای رسیدن به حاجتم برام آیت الکرسی بخونید

1403/09/05

|

20:50

یه_پاییزه_و_آبانش

عضویت: 1403/08/24

تعداد پست: 1943

خب مگه پودر قهوه ترک با اسپرسو فرق نداره ؟

ترک و فرانسه و عصاره ای مثل اسپرسو فقط تفاوتشون توی نوع آسیاب و عصاره گیریشونه (:

ممکنه تلاش زیاد به موفقیت ختم نشه ؛ اما صددرصد به پشیمانی و حسرت ختم نمیشه

1403/09/05

|

20:52

هیچ_

عضویت: 1402/10/28

تعداد پست: 3173

اسپرسو

به صورت قهوه ترک درستش کن

به ازای هر یک فنجان یک قاشق وای خوری پودر قهوه دو قاشق چایخوری شکر یا یک قاشق و نصفی شکر قاطی کن بریز تو شیر جوش بزار رو گاز بالاسرشم باش یهویی سر میره بعد که شروع کرد به کف کردن زیرشو خاموش کن و میل کن

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...

1403/09/05

|

20:52

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/09

تعداد پست: 3113

به صورت قهوه ترک درستش کن به ازای هر یک فنجان یک قاشق وای خوری پودر قهوه دو قاشق چایخوری شکر یا یک ق ...

خیلی ممنون عزیزم 🙏❤️

میشه برای رسیدن به حاجتم برام آیت الکرسی بخونید

1403/09/05

|

20:53

هیچ_

عضویت: 1402/10/28

تعداد پست: 3173

خیلی ممنون عزیزم 🙏❤️

🌸🌸

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...

1403/09/05

|

20:55