اخ اخ میدونم
منم دست تنها بودم
خیلی سختم بود
کارم رو ول کردم و خانه نشین شدم
باید مراقب احساسات بزرگتره هم بودم تازه.حساسه خیلی
خوتب درست حسابی نداشتم
میشد روزها یه وعده غذای درست حسابی نداشتم
تا تقریبا ۲ سالگی اینطوری بود. دیگه یواش یواش یاد گرفتن شیشه شیرتشونو ببرن بخورن بخابن...یاد گرفتن جلوشون غذا بذارم ارون اروم بخورن...یاد گرفتن با هم تعامل کنن
و این رفتاراشون هر روز ببشتر شد و من ازادتر
۳ سالشونه درست حرف نمیزنن ولی در حدی هستن که با هم رابطه برقرار میکنن و وقت میگذرونن و من هر روز ازادتر هستم
ازاد تر از وقتی تک فرزند همین سنی داشتم